داگلاس لندن، افسر سابق استخبارات امریکا و جاوید احمد، سفیر پیشین افغانستان در امارات متحده عربی در مقالهای در نشریه فارن پالیسی پیشنهاد کردند که امریکاییها با به رسمیت شناختن طالبان و کار مستقیم با ملاهبت الله احتمالاً میتوانند بر سیاستهای طالبان تاثیر بگذارند.
آنها مدعی اند که امریکا با برقراری رابطه رسمی و اعطای امتیازات به طالبان مانند کاهش گام به گام تحریمها، میتواندچهرههایی، به گفته آنان عملگرای چون سراج الدین حقانی و ملا یعقوب مجاهد را در برابر هبتالله آخندزاده و حلقه ملاهای تندرو قندهار قوی کند.
سخنرانیهای اخیر سراج الدین حقانی، شماری از تحلیلگران و سیاستمداران غربی را متقاعد کرده که جناح عملگرای طالبان با تصمیمهای هبتالله موافق نیستند و آن را مایه انزوا و بیثباتی دولت طالبان میدانند.
سراجالدین حقانی، وزیر داخله طالبان و رهبر شبکه حقانی، در یک سخنرانی در ولایت خوست در ماه ثور، از انحصار قدرت در افغانستان انتقاد کرد و وضعیت کنونی را ناپذیرفتنی خواند.
این اظهارات از نظر لندن و جاوید نمونهای از تنشها و اختلافات داخلی میان جناح تندرو و انزوا طلب به رهبری هبتالله آخندزاده و چهرههای عملگراتر و خواهان رابطهای بازتر با جهان تلقی کردهاند.
آنها در مقاله خود پیشنهاد میکنند که امتیازات امریکا به طالبان، فشار جناحهای عملگرا بر حلقه ملاهای تندرو را بیشتر خواهد ساخت.
به گفته آنان، «با این حرکت فشارها برای تعامل و سازش از سوی کسانی چون حقانی و یعقوب بیشتر خواهد شد. در این صورت، اگر آخندزاده و تندروان حامی او به حفظ وحدت داخلی طالبان اهمیتی قایل اند، خیلی دشوار خواهد بود که مطالبات آنان را رد کنند.»
لندن و جاوید احمد باور دارند که انزوا و فشار بیشتر، طالبان را در تصمیمهای تندروانه و تابعیت از آخندزاده مصممتر خواهد کرد.
طالبان در واکنش به حدس و گمانها درباره اختلافات داخلی کوشیده اند که این موضوع را کاملا رد کنند. چنانچه، حقانی و ملایعقوب بارها بر اطاعت بیچون و چرا از امیر طالبان تاکید کرده اند.
طالبان نگران اند که اختلافات داخلی مخالفان و دشمنان آنان مانند جبهه مقاومت ملی و داعش را قویتر سازد.
یک تردید جدی که نویسندگان در این مقاله به آن نپرداخته اند، این است که حتا با به رسمیت شناختن طالبان ضمانتی وجود ندارد که این گروه تغییر کند. رژیمهای تندرو مذهبی از جمله جمهوری اسلامی ایران، به رغم رابطه رسمی با جهان در دیدگاههای افراطی و ستیزهجویانه خود تغییری نیاورده اند.
داگلاس لندن و جاوید احمد نیز در مقاله شان این نکته را از نظر دور نداشته اند. به گفته آنان، «حاکمان جدید پایههای قدرت خود را محکم کرده اند و در عین حال در برابر رفتن به سوی اعتدال مقاومت ورزیده اند.»
با این حال، مامور ارشد سابق سیا و دیپلومات آخرین حکومت افغانستان فکر میکنند که رابطه مشروط-امتیاز در برابر امتیاز- تنها گزینه امریکا در افغانستان است. آنها میگویند که امریکا پس از تجربه جنگیدن با طالبان گزینه بهتری جز تعامل عملگرایانه با طالبان ندارد.
از نظر آنها، امریکا در صورتی به طالبان امتیاز بدهد که این گروه نیز در مقابل با تغییر در سیاستهای خود امتیازات متقابل قایل شود. به نظر میآید که این تصور نویسندگان مبتنی بر اظهارات آشتیجویانه طالبانی چون امیرخان متقی است که غرب را به گفتوگو برسر مسایل مورد اختلاف فرا خوانده اند.
نویسندگان اشاره کرده اند که قدرت اصلی در اختیار هبتالله و حلقه تندرو وی در قندهار است و نه کسانی مانند متقی در کابل. آنها اذعان میکنند که امریکاییها شناخت چندانی از رهبر طالبان و اطرفیان مورد اعتمادی وی ندارند. در این صورت روشن نیست که هبتالله آخندزاده که هیچ عکس، ویدیو و صدای تایید شدهای از او وجود ندارد، تا چه حد مانند حلقه عملگرای طالبان در کابل، آماده تعامل و تغییر در بدل به رسمیت شناخته اند.