از توافق ریاض و تهران برای احیای روابط دیپلوماتیک که ۷ سال قطع بود، برای کاهش تنشها در خاورمیانه استقبال گسترده شده است. اما با در نظر داشت بیش از ۴۰ سال روابط پرتنش سیاسی و رقابت بر سر دایره نفوذ، با آینده این توافق شکننده سیاسی باید محتاطانه برخورد کرد.
روز جمعه، در یک اتفاق غافلگیرکننده سیاسی، علی شمخانی، دبیرشورای امنیت ملی ایران و مساعد بن محمد عیبان، مشاور امنیت ملی عربستان، بیانیهای را امضا کردند که در آن دو کشور روی احیای روابط دیپلوماتیک در طول دو ماه آینده و عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر توافق کردند.
روابط دو کشور به دنبال اعدام شیخ النمر، روحانی شیعه در عربستان، در سال ۱۳۹۴ رو به وخامت گذاشت. گروهی از معترضان تندرو نزدیک به جمهوری اسلامی وارد سفارت عربستان شدند و بخشی از آن را به آتش کشیدند. به دنبال این رویداد، عربستان و چند همپیمان آن در خلیج فارس روابط خود با جمهوری اسلامی را قطع کردند.
قطع روابط میان دو کشور بیسابقه نیست. در درگیری حاجیان شیعه با پولیس عربستان برسر شعارهای ضد سعودی در سال ۱۳۶۷، حدود ۲۰۰ حاجی ایرانی کشته شدند. در واکنش، بازهم تعدادی از معترضان نزدیک به جمهوری اسلامی به سفارتهای عربستان و کویت حمله کردند. این حادثه منجر به قطع روابط دو کشور در آن سال شد.
بیرون شدن از دام تنش
بهبود روابط عربستان و ایران بخشی از تلاشهای ریاض برای پشت سر گذاشتن یک دوره پرتنش با شماری از کشورهای منطقه است. در جریان بهار عربی، روابط عربستان با ترکیه و قطر رو به سردی گرایید و با ورود آن به جنگ یمن برای سرکوب حوثیهای طرفدار جمهوری اسلامی، ریاض به طور غیرمستقیم با تهران درگیر شد.
حوثیها که سلاح و پول از ایران دریافت میکنند، به تاسیسات نفتی عربستان حمله کردند. تهران توانسته است که از شبهنظامیان یمنی برای تهدید امنیت عربستان استفاده کند. از سوی دیگر، اشتراک ایتلاف عربی به رهبری سعودی در جنگ یمن، میلیونها دالر هزینه روی دست عربستان و دیگر کشورهای عضو گذاشته است.
بخشی از توافق در بیجینگ، تعهد جمهوری اسلامی به توقف حملات حوثیها به خاک عربستان است. اگر ایران و شبهنظامیان تحت حمایت آن به این وعده پایبند بمانند، دستاورد مهم امنیتی برای عربستان خواهد بود.
با توجه به احتمال قوی حمله نظامی اسرائیل بر تاسیسات اتومی جمهوری اسلامی، عادیسازی روابط میتواند به آسیب ندیدن امنیت عربستان از این درگیری کمک کند.
تلاش اسرائیل برای عادیسازی روابط با ریاض، برعکس به تعهد تنشزدایی میان تهران و ریاض منجر شده است. در حالیکه احتمال دستیابی جمهوری اسلامی به بمب اتومی، به شهادت مقامات امریکایی خیلی قوی است، دموکراتها نیز تمایلی به اقدام نظامی بازدارنده در برابر تهران ندارند. در این وضعیت، ریاضنمی تواند ریسک ادامه تنش را بدون رویکرد عملگرایانه بپذیرد.
روزنامه وال استریت جورنال به نقل از منابعی گزارش داد که در سفر اخیر جو بایدن به عربستان، ریاض برقراری روابط عادی با اسراییل را به دریافت ضمانتهای امنیتی و دسترسی بیشتر به تسلیحات امریکایی مشروط کرد. اما، واشنگتن به این درخواستها پاسخ مثبت نداده است.
از این منظر، عربستان برای کاهش تنش و گسترش روابط با قدرتهای مختلف به جای اتکای محض به امریکا گام بر میدارد. با توجه به برنامههای بلندپروازانه محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان برای تبدیل کردن این کشور به یک قدرت منطقهای، این سیاست بازتابی از اولویتهای داخلی ریاض نیز است که توسعه و متنوع سازی منابع اقتصادی به منظور قطع وابستگی به نفت تا ۲۰۲۳ را سرلوحه خود قرار داده است.
بازی با کارت سعودی
جمهوری اسلامی به دلیل تلاش برای دستیبابی به سلاح اتومی، سیاستهای منطقهای و بحران مشروعیت در داخل، به خصوص به دنبال اعتراضات سراسری امسال، شدیداً منزوی شده است. بهبود روابط با عربستان از انزوای روابط تا حدی میکاهد.
ایران با ایجاد تنش با عربستان، مقامات سعودی را هرچه بیشتر به اسراییل نزدیک کرد. در واقعیت امر، تهدید جمهوری اسلامی مجهز به سلاح هستهای، یکی از علتهای گرایش هرچه بیشتر کشورهای عربی به عادیسازی روابط با اسرائیل بوده است. در صورت حمله نظامی اسرائیل به تاسیسات اتومی ایران، جمهوری اسلامی نه تنها در میان کشورهای غربی بلکه در منطقه نیز منزوی و تنها است.
ایران با توافق در بیجینگ احتمالاً میتواند به تنشزدایی با کشورهای قدرتمند عربی امیدوار باشد.
شمارش معکوس تا تنش دیگر
با این حال، به نظر نمیآید که توافق روز جمعه شکست کامل بنبست در روابط عربستان و جمهوری اسلامی باشد. ادامه حاکمیت حوثیها، شبهنظامیان متحد ایران، بر یمن و در همسایگی عربستان، همواره منبع تنش میان دو کشور خواهد بود.
علاوه بر حضور رهبر القاعده در خاک ایران، روشن نیست که مقامات جمهوری اسلامی تا چه حد به مهار حوثیها و استقرار صلح در یمن از طریق ایجاد یک تفاهم بر سر تشکیل یک دولت فراگیر در صنعا کمک میکنند.
نباید فراموش کرد که هیچ یک از این قدرت ها در حال حاضر آماده نیستند که اهرام فشار و توازن خود را از دست بدهند.
به نظر میرسد که جمهوری اسلامی به علت قدرتگیری جناحهای تندرو در بدنه حاکمیت نظام که از نظر ایدیولوژیک و عملی عربستیز و سنیستیزی هستند، و همچنین رقابت با عربستان برسر حوزه نفوذ در جهان عرب، فعلا رژیمی ضدسعودی باقی خواهد ماند.