کریستوفر میلر، وزیر دفاع امریکا در حکومت دانلد ترامپ، در کتاب جدیدش می‌گوید با وجودی که ایالات متحده می‌دانست ارتش افغانستان سقوط می‌کند، اما از این کشور بیرون شد.

مقام‌های ارشد نظامی ایالات متحده پیشتر گفته بودند که سقوط افغانستان برای آن‌ها غافل‌گیرکننده بوده است.

کتاب کریستوفر میلر زیر عنوان «وزیر سرباز» روز سه‌شنبه منتشر شد. او در این کتاب ۵۳ بار از افغانستان نام برده است.

جنرال مارک میلی و جنرال فرنک مکنزی پس از سقوط کابل اعلام کردند که آنها از سقوط سریع نیروهای امنیتی افغانستان غافل‌گیر شدند و پیش‌بینی نمی‌کردند که ارتش افغانستان این قدر سریع سقوط می‌کند.

کریستوفر میلر از سال ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۱ وزیر دفاع امریکا بود. او قبلاً در مرکز مبارزه با تروریسم در وزارت دفاع امریکا، شورای امنیت ملی این کشور و نیروهای ویژه در عراق و افغانستان کار کرده است.

سقوط افغانستان "قابل پیشبینی بود"

آقای میلر می‌گوید که ایالات متحده می‌دانست که نیروهای امنیتی افغانستان در نبود نیروهای امریکایی بلافاصله فرو می‌پاشد. او می‌نویسد: «اظهارات مقامات وزارت دفاع امریکا که فروپاشی ارتش افغانستان در سال ۲۰۲۱ قابل پیش‌بینی نبود، کاملا نادرست است. من باور دارم که جنرال مارک میلی و جنرال فرنک مکنزی یا دروغ می‌گویند یا به شدت بی‌کفایت‌اند. نمی‌دانم کدامش بدتر است.»

جنرال مارک میلی، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح امریکا و جنرال فرانک مکنزی، فرمانده پیشین سنتکام چند هفته پس از سقوط کابل، در کانگرس امریکا گفتند که آنها از سقوط سریع نیروهای امنیتی افغانستان غافل‌گیر شدند و پیش‌بینی نمی‌کردند که ارتش افغانستان این قدر سریع سقوط می‌کند.

با خروج نیروهای بین‌المللی از افغانستان در اگست سال ۲۰۲۱، اشرف غنی، رئیس‌جمهور پیشین افغانستان از کابل فرار کرد و دولت افغانستان به دست طالبان سقوط کرد.

کریستوفر میلر می‌افزاید که همه اعضای نیروهای ارتش و استخبارات امریکا که با نیروهای امنیتی افغانستان از نزدیک کار می‌کردند، می‌دانستند که ارتش افغانستان بدون حمایت امریکا بلافاصله فرو می‌پاشد.

او می‌نویسد: «نیروهای افغان هربار که به عملیات می‌رفتند، اصرار داشتند که اگر با کمبود مواد غذایی، اسلحه، سوخت و مرمی مواجه نشوند، می‌جنگند، اما واقعیت این بود که آنها به تنهایی قادر به جنگ نبودند. وقتی نیروهای ما خارج شدند، چیزی که قابل پیش‌بینی بود، اتفاق افتاد؛ ارتش افغانستان سقوط کرد.»

گل آغا شیرزی یک «کثافت» بود

کریستوفر میلر، وزیر دفاع زمان ترامپ در بخشی این کتاب می‌گوید او از جمله افرادی بوده که در سال ۲۰۰۱ وظیفه داشت تا امنیت حامد کرزی، رئیس‌جمهور اسبق افغانستان را در قندهار تامین کند تا نشست بن به نتیجه برسد. آن زمان جنرال میلر عضو نیروهای خاص امریکا بوده است. او در کتابش می‌نویسد در آن زمان در قندهار با گل آغا شیرزی آشنا شده است. کسی که به گفته او در قندهار نفوذ داشت و برای تامین امنیت می‌توانست کمک‌کننده باشد.

کریستوفر میلر می‌گوید بعد از چند عملیات علیه طالبان در نقاط مرزی قندهار با پاکستان، متوجه شده است که گل آغا شیرزی روابط مشکوکی داشته و گاهی سعی می‌کرده برای به‌دست آوردن پول، از حملات غیر واقعی گزارش دهد و با طالبان معامله کند. جنرال میلر می‌گوید: «گل آغا شیرزی، یک کثافت بود.»

آقای شیرزی سیاستمدار افغان است که در دو دهه گذشته در سمت‌های مختلفی از جمله به عنوان والی و وزیر کار کرده است.

خروج از افغانستان؛ اداره کشور به ما مربوط نیست

کریستوفر میلر می‌نویسد وقتی تصمیم خروج از افغانستان در کاخ‌سفید گرفته می‌شد، استدلال اصلی این بود که امریکا در افغانسان افراد کلیدی القاعده را کشته است و اینکه مردم افغانستان کشور خود را چگونه اداره می‌کنند، به ایالات متحده ربطی ندارد. به گفته میلر، راه‌حل خروج نیروهای امریکایی از افغانستان، مذاکره با طالبان بود.

او می‌نویسد هر چند طرح ترامپ برای خروج سریع از افغانستان، تقریبا سه سال توسط مقامات وزارت دفاع از جمله مارک اسپر، وزیر دفاع اداره دانلد ترامپ، مارک میلی، رئیس ستاد مشترک ارتش نادیده گرفته شد. کریستوفر میلر می‌نویسد «اما من با ترامپ موافق بودم و می‌خواستم طرح او برای خروج از افغانستان را اجرایی کنم. دکترین ترامپ واضح بود: سربازان امریکایی را خانه برگردانید و برای مقابله با چین آماده شوید.»

میلر در کتاب خود می‌نویسد استدلال سازمان استخبارات مرکزی امریکا (CIA) و وزارت دفاع این بود که حداقل ۸ هزار و دو صد سرباز در افغانستان باقی بمانند تا از شکست استراتژیک در این کشور جلوگیری شود و تروریست‌ها نتوانند از افغانستان، خاک امریکا را مورد حمله قرار دهند. به گفته او اما تصمیم کاخ سفید این بود که سربازان حتما از افغانستان خارج شوند.

مشکلات فرهنگی در ساختار ارتش افغانستان

وزیر دفاع پیشین امریکا در کتابش می‌نویسد که مشکلات فرهنگی و برخوردهای قبیله‌ای در ساختار ارتش، یکی از دلایل شکست نیروهای امنیتی افغانستان بود. به گفته او سربازان افغان انگیزه دیگر نداشتند و فقط برای معاش می‌جنگیدند، هر چند معاش شان بسیار کم بود. او می‌نویسد: «بی‌سوادی یک مشکل بود. زمان می‌برد تا سربازان افغان را آموزش دهیم. فرهنگ و نرم‌های اجتماعی نیز در این جنگ تاثیرگذار بودند. من این موارد را دست اول تجربه کردم. ریشه‌های قبیله‌ای و قومی سربازان همه چیز را متاثر کرده بود.»

او می‌افزاید که جنگ با طالبان پیچیدگی‌های اجتماعی داشت، طالبان با سربازان امریکایی در روستاها جنگ می‌کردند اما وقتی نیروهای امریکایی عملیات می‌کردند، جنگجویان طالبان سلاح‌های کوچک خود را پنهان می‌کردند و می‌گفتند که ما غیرنظامی هستیم.

وزیر دفاع سابق امریکا می‌گوید پدیده‌ها و ارزش‌های جهان مدرن در جامعه افغانستان بیگانه و خارجی هستند: «هرکس که فکر کرده بود افغانستان می‌تواند به یک جامعه مدرن تبدیل شود و عضو ملت‌های مدرن شود، به شدت دچار توهم بوده است.»

"با اشغال نمی‌توان بهشت ساخت"

کریستوفر میلر در بخشی این کتاب توضیح می‌دهد که دلیل عدم موفقیت امریکا در افغانستان و عراق این بود که سیاستمداران و جنرالان ارتش در واشنگتن باور داشتند که با لشکرکشی می‌شود دموکراسی را مستقر کرد.

او می‌گوید که شکست دادن و برطرف کردن حکومت‌ها نیازمند درک فرهنگ، فهم زبان و رضایت مردمان همان کشورهاست و این امر تنها کار ارتش نیست. به گفته وزیر دفاع سابق امریکا، جنرالان نظامی فریب سیاستمداران را می‌خورند که برای به‌دست آوردن اهداف سیاسی خود، از ارتش استفاده می‌کنند.

وزیر دفاع پیشین امریکا با اشاره به جنگ امریکا در عراق می‌گوید صدام حسین سلاح هسته‌ای نداشت و «ما تعداد زیاد از غیرنظامیان عراقی و سربازان خود را برای یک دروغ کشتیم.»

به گفته او بخشی از ناکامی نظامی امریکا در افغانستان، جنگ‌های چریکی بود. اما او می‌گوید جنگ‌های چریکی در واشنگتن جدی گرفته نمی‌شود. جنرال میلر می‌نویسد که آدم‌های زیاد در اتاق‌های فکر وقتی به استراتژی جنگ فکر می‌کنند، معمولا جنگ با سلاح‌های سنگین و پیشرفته را مدنظر دارند زیرا به گفته او، چون پول زیاد در آن دخیل است.

کریستوفر میلر می‌گوید سیاستمداران و شرکت‌های اسلحه‌سازی همیشه می‌خواهند که جنگ‌ها با سلاح‌های پیشرفته انجام شوند و پول هنگفت دخیل باشد. او می‌نویسد در وزارت دفاع امریکا، همه‌ چیز در محور پول پیش‌می‌رود و در اجرای برنامه‌های امنیتی پول‌های زیاد خرج می‌شود. او تاکید می‌کند واقعیت این است که «با اشغال بهشت ساخته نمی‌شود» بلکه باید روانشناسی، فرهنگ و شناخت از مردم بیشتر مورد توجه قرار گیرد.

کریستوفر میلر در کتاب جدید خود ۵۳ بار از افغانستان نام برده است

ترامپ "می‌خواست ایران را بمباران کند"

کریستوفر میلر همچنین در کتابش می‌نویسد دانلد ترامپ می‌خواست ایران را بمباران کند، اما جنرال‌های ارتش مشورت دادند که چنین کاری پیامدهای ناگواری خواهد داشت.

کریستوفر میلر در بخشی این کتاب می‌گوید که رئیس جمهور ترامپ، در کاخ‌سفید جلسه برگزار کرد تا درباره ایران تصمیم بگیرد. به گفته میلر، در این جلسه مایک پامپئو، وزیر خارجه، جنرال مارک میلی، رئیس ستاد مشترک و شمار دیگر از مقامات ارشد امنیتی امریکا حضور داشتند. کریستوفر میلر می‌نویسد در این جلسه ترامپ گفت: «چرا ایران را بمباران نکنیم؟»

وزیر دفاع سابق امریکا می‌نویسد که اشتراک کنندگان این جلسه به ترامپ مشورت دادند که امریکا می‌تواند ایران را مورد بمباردمان قرار دهد اما پیامدهای آن بد خواهد بود.

به گفته آقای میلر، شرکت‌کنندگان این نشست به ترامپ گفتند که در صورت حمله امریکا به ایران، ایالات متحده وارد یک جنگ دیگر خواهد شد که در آن صورت سربازان بیشتر آمریکایی کشته خواهند شد و بهتر است به ایران حمله نکنیم.

خبرهای بیشتر

پربیننده‌ترین ویدیوها

خبر ورزشی
جهان‌نما
دیدگاه
جهان‌نما

رادیو

پادکست‌ها