۸۵ هنرمند افغانستان در تبعید در فرانسه و سایر کشورهای اروپایی به مناسبت یکسالگی سقوط جمهوریت در برنامه هنری "افغانستان خیالی" در پاریس حضور یافتند. شماری از هنرمندان در مصاحبه با افغانستان اینترنشنال از ادامه کار هنری، پیامدهای آوارگی و زندگی در تبعید صحبت کردند.
مریم جهانبین، نقاش و هنرمند تجسمی، خروج از افغانستان را قرار گرفتن بر سر یک دو راهی میداند. او از میان بودن در افغانستان و تهدیدهای که جنسیت، نژاد و مذهب او را تهدید میکرد و ترک کشور، دومی را انتخاب کرد.
خانم جهانبین میگوید که مهاجرت پس از دهه سوم زندگی برای او بسیار متفاوت از چیزی بوده که در کودکی و نوجوانی در ایران آن را پشت سر گذاشته است و پس از سقوط افغانستان برای مدتی دچار این سوال شده که چگونه باید در قبال وطن و مردمش ادای دین کند.
این هنرمند که بعد از ختم تحصیلات عالی در رشته هنر در ایران به افغانستان بازگشته بود، میگوید درست است که ما همه چیز خود را از دست دادیم و مجبور به ترک خانههایمان شدیم ولی در عین حال احساس ضعف نمیکند چرا که به باور او سالها زندگی در جنگ و نابسمانی به افغانها یاد داد تا چطور دوباره از نو همه چیز را بسازند.
خانم جهانبین از زمان آمدنش به فرانسه روی مجموعهای با عنوان «مهاجرت اجباری» کار کرده و میگوید که تصمیم گرفت تا در برنامه «افغانستان خیالی» در جمع هنرمندان افغانستان دو تابلوی کولاژ آرت از این مجموعه هنری را به مناسبت سالگرد سقوط به نمایش بگذارد.
این هنرمند در ادامه با انتقاد از غرب میگوید من در همینجا با کارم میخواهم صدای اعتراض خود را رساتر از پیش بلند کنم و از غرب این سوال را بپرسم که آیا با خروج دانشگاهیان، نخبگان، فعالان و هنرمندان فغانستان، داستان ما به فراموشی سپرده خواهد شد.
او میگوید که من غمگینم ولی آه و ناله نمیکنم. او گفت: «من این سوال را با جدیت میپرسم و در کارهایم نشان میدهم که افغانها تا چه زمانی دستمایه بازیهای سیاسی منطقه و جهان قرار خواهند داشت.» او افزود که در کشورهای غربی و فرانسه این پرسش را در جمعی از سیاستمداران فرانسه پرسیده که آیا افغانها باز هم بازیچه خواهند بود؟
ضیا فروغ، هنرمند در بخش هنرمندهای تجسمی و موسیقی نیز در برنامه افغانستان خیالی با اجرای نوعی از بادی آرت توجه مخاطبان را به خود جلب کرد. او در مصاحبه با افغانستان اینترنشنال گفت که تنها چیزی که او توانسته بعد از ترک وطنش با خود بیاورد بدنش بوده است.
او میگوید که این خواهش درونی او بوده که سبب شده تا از بدنش به مثابه وطنش استفاده کند تا بتواند روی آن نقاشی بکشد. او میگوید که بعد از این که به نقاشی روی بدنش آغاز کرد تماشاچیان هم در همسویی با او به صورت بسیار طبیعی و بداهه سهم گرفتند و روی بدن او نقاشی کردند.
ثریا اخلاقی هنرمند دیگری بود که با اجرای هنری زیر عنوان «زهرواره» چرخه خشونت و نابسامانی در افغانستان را به چالش کشید. در این اجرا، هنرمند در داخل حوضی از مایع سفید دراز میکشد و در همین حال ما میبینیم مایع سیاهی قطره قطره از دو خریطه پلاستیکی به داخل این حوض میچکد.
خانم اخلاقی درباره تاویل هنری از اجرایش میگوید که کار هنریش به نام زهرواره جایگزینی کنایی برای گهواره است. او میگوید که افغانها قبل از این که به دنیا بیایند محکوم به مرگ هستند. او با اشاره به چرخه خشونتی که از چندین نسل در افغانستان قربانی گرفته، گفت که خریطههای پلاستیکی حاوی زهر برای او دخالتها و سیاستهایی بوده که از دید او تلفیقی از اختلافات، دشمنپنداری غیر خودیها و مداخلات سیاسی بوده است که در عرصه داخلی و خارجی باعث شده انسان افغانستانی از همان بدو تولد محکوم به فنا و نابودی باشد.
شکیبا داود، برگزار کننده برنامه افغانستان خیالی نیز میگوید افغانستان خیالی به مثابه یک فضایی متفاوت و فضایی برای گفتگو و صحبت ایجاد شده است.
او میگوید با تحولات جهانی اخیر، جامعه غرب از بس که خبر بد میشنود از شنیدن و دیدن تکراری اندوه اشباع شده است. به باور خانم داود خیلی از آنها نمیدانند که چه چیزی در افغانستان در خطر است.
او با اذعان این که از دید خیلی از غربیها انسان افغانستانی کسی است که فقط در چرخه خشونت و فقر دست و پا میزند، میگوید در نتیجه باید با شاعرانگی، هنر و خلاقیت به آنها بفهمانیم که یک فرهنگ و تمدن در حال نابودی است.
خانم داود با راهاندازی افغانستان خیالی سعی دارد تا از زاویه دیگری به تبعید نگریسته شود که از دید او فقط به معنای جدایی از وطن نیست بلکه تبعید از نظر او نوعی دگردیسی و تبدیل شدن به یک انسان نو است.
به گفته خانم داود، بازتاب فروپاشی قدرت و تاثیر آن بر فرهنگ و خلق هنری نیز از اهداف این برنامه بوده است.
به باور خانم داود، طالبان با محدودیت بر آزادی، نمیتوانند جلوی هنر و جوانان را بگیرند. او افزود که با تیمش سعی کردهاند تا با برگزاری برنامه با زبان جهانی هنر که جوهر پیوند بین افراد، مردم، فرهنگها و نسلهاست، فرهنگ و هنر سرزمین افغانستان را حفظ کنند.