ممنوعیت تحصیل دختران دانش‌آموز بالاتر از صنف شش، وضع محدودیت‌ها و برخوردهای خشن اداره امر به معروف طالبان با زنان و کارمندان دولتی با انتقادات داخلی و بین‌المللی روبه‌رو شده است. در این میان، بستن دروازه‌های مکاتب به روی دختران محکومیت بیشتری به دنبال داشته است.

حتی در میان برخی اعضا و طرفداران طالبان نیز سردرگمی، ابهام و نارضایتی غیرمستقیم نسبت به رویکرد این گروه دیده می‌شود. این نارضایتی را بیش از هر جایی در رسانه‌های اجتماعی، به خصوص توییتر می‌توان دید که با نام‌های اصلی و مستعار برای پخش و توجیه پیام‌های طالبان و حمله به منتقدان فعال‌اند.

مقامات طالبان در مورد بستن مکاتب دخترانه دوره‌های ثانوی فقط به انتشار یک بیانیه کوتاه اکتفا کرده و حاضر به توضیح و استدلال بیشتر نشده‌اند. این گروه پس از هفت ماه تسلط کامل بر افغانستان مدعی است که شرایط بازگشت این دختران به مکتب آماده نیست. این در حالی‌است که طالبان با وضع شرایط تازه، به دانشجویان دختر اجازه حضور در دانشگاه‌ها را دادند.

عبدالحق حماد، مسئول نظارت بر نشرات رسانه‌ها در وزارت اطلاعات و فرهنگ طالبان، در توییتی به زبان پشتو نوشت که «بستن مکاتب به روی دختران بالای صنف ششم باعث ناراحتی شمار زیادی افغان‌ها شده است.» او ضمن آرزوی بازگشایی مکاتب، خطاب به رهبران خود گفته است که «در وضعیت فعلی، حساسیت‌ها و اولویت‌های نظام را با توجه به تجربه‌های گذشته مدنظر گیرند.»

مقامات طالبان به علت فشارهای بین‌المللی صریحاً از ممنوعیت تحصیل و کار زنان دفاع نمی‌کنند، در عوض با پیش کشیدن دلایل تکنیکی، زمان می‌خرند و به تبعیض و ممنوعیت علیه زنان و دختران در حوزه‌های مختلف ادامه می‌دهند.

نکته قابل توجه این است که مقامات طالبان نیازی نمی‌بینند تا مواضع و سیاست‌های رژیم شان را به طرفداران و اعضای این گروه تشریح کنند. سیستم بسته سیاسی طالبان که در آن تصمیم‌ها سری و پنهانی گرفته می‌شود، به طرفداران و اعضای میانی و پایینی طالبان اجازه نمی‌دهد که در تصمیم گیری‌ها شریک شوند.

این وضعیت باعث شده است که اعضا و طرفداران طالبان زیر فشار واکنش‌های عمومی، با تصمیم‌های رهبران خود با تردیدی بیشتر برخورد کنند. البته، این نکته را نباید از یاد برد که ماهیت بسته و اقتدارگرای رژیم طالبان نمی‌گذارد اعضا و طرفداران این گروه به طور صریح به انتقاد از رهبران خود بپردازند.

گروه طالبان پس از تسلط بر کشور وانموده کرده است که در برابر مخالفان و مردم عادی رویکردی نرم‌تر در پیش گرفته است. اما، شکنجه و قتل نیروهای نظامی پیشین، بازداشت و شکنجه زنان معترض و حالا برخورد خشن اداره امر به معروف با مردم نشان داد که طالبان اعتقاد جدی به این رویکرد ندارند و در بهترین حالت تاکتیکی برای فریب افکارعامه و کاهش فشارهای بین‌المللی است.

در این مورد یکی از حامیان طالبان به نام قاری سعید در توییتی به زبان پشتو نوشت که در «تاریخ اسلام سابقه ندارد که یک مسلمان به خاطر کم کردن ریش و موی مورد تعزیز و حبس قرار گرفته یا حکومت اسلامی مردم را به ماندن ریش مجبور کرده باشد.» او از رهبران طالبان خواست که مردم را در انتخاب خود آزاد بگذارند.

این توییت از سوی چند کاربر دیگر طالبان، از جمله جاوید افغان، رئیس افغان فلم، نیز مورد تایید قرار گرفته و باز نشر شده است. آنها با او هم نظرند که طالبان باید بیشتر به مسائل و مشکلات کلان کشور بیندیشند و به خاطر مسائل کوچک‌تر برای خود دردسر نیافرینند.

این تفاوت نظر تا حدی اختلافات و تعدد سلایق در درون این گروه را به نمایش می‌گذارد. با این حال، آنها بیشتر نگران این هستند که اشتباهات طالبان باعث انتقادات و فشارهای داخلی و خارجی شود. آنها انتقادات خود را معطوف به اصلاح نظام طالبانی می‌دانند و به این نظام وفادارند.

سیاست‌گذاران غربی به این اختلافات به عنوان نقطه مثبت دیده‌اند و به خیال آنان، اگر «طالبان میانه‌رو» به رهبری کسانی چون ملا برادر در این رژیم تقویت شوند، امکان صلح و همکاری بین‌المللی با طالبان بیشتر می‌گردد. چنانچه، مقامات غربی با توجه به بیانات نرم کسانی مانند متقی به این نتیجه رسیده بودند که طالبان حداقل خواسته‌های شان مانند بازگشایی مکاتب دخترانه را جدی گرفته‌اند.

اکنون مقامات غربی متوجه شده‌اند که رهبران طالبان در تصمیم‌گیری‌های خود تابع اصول سفت و سخت مذهبی و ایدیولوژیک اند. در حالیکه رژیم طالبان با بازگشایی مکاتب دخترانه و رعایت حداقل حقوق مردم می‌توانست کمک‌های بیشتری از غرب به دست آورده ومشروعیت کسب کند، اما در عوض پس از نشست اخیر سران این گروه در قندهار، محدودیت‌ها و سرکوب‌ها را بیشتر کرده است.

در نشست قندهار تصور می‌شد که طالبان روی یک سلسله تغییرات در کابینه و سیاست‌های حکومت خود جمع شده اند. برخی تصور می‌کردند که جناح عمل‌گرای طالبان از این تغییرات برای کسب مشروعیت بین‌المللی استفاده خواهد کرد.

برعکس، با نشست قندهار حکومت طالبان حرکت به ۳۰ سال پیش را آغاز کرده و حالا دوباره ریش مردم را اندازه کرده و آخرین آزادی‌های مردم را سلب می‌کنند.

در این مرحله، حتا اگر جناح اصلاح‌طلب و عملگرایی نیز در میان طالبان وجود داشته باشد، تابع ملاهای عقب‌گرای است که جهان و آدمیان را از عینک شریعت خود می‌بینند. این گروه با تعیین ملاها در رده‌های عالی و میانی دولت، سیاست‌های رسمی و اداری کشور را مذهبی‌تر و تندروتر کرده‌اند.

این نکته را نباید از یاد برد که رژیم‌های بسته و مستبد مذهبی و ایدیولوژیک مانند طالبان، در جایی اگر از ناحیه اصلاحات و مخالفت‌های داخلی احساس خطر کند، دست به تصفیه سیاسی و فیزیکی می‌زند. با توجه به همین نکته، هیچ دستار به سر عاقلی در قندهار و کابل وحدت شعار و عمل طالبان را زیر سوال نمی برد و انتقادات شان در حد گلایه‌های توییتری و فیسبوکی باقی می‌ماند.

خبرهای بیشتر

پربیننده‌ترین ویدیوها

جهان‌نما
دیدگاه
جهان‌نما
ویژه انتخابات امریکا

رادیو

پادکست‌ها