رسانههای اخیراً خبر دادند که طالبان برای استخدام نیروی کار برای ادارات افغانستان به پاکستان رفتهاند و در حال جلب و جذب افراد برای پیشبرد ادارات افغانستاناند.
نیویورک تایمز نوشت که این گروه با گذشت پنج ماه تسلط بر افغانستان هنوز با چالش حکومتداری دست و پنجه نرم میکند و برای حل مشکل به پاکستان میرود و کارمند استخدام میکند.
نیویورک تایمز حتی از شخصی به نام خیال محمد غیور نام برد و نوشت که اوبیستسال پیش، در دوره اول حاکمیت طالبان یکی از مقامات وزارت دفاع بود که پس از ورود آمریکا به افغانستان به پاکستان فرار کرد و در جنوب غرب این کشور خانه خرید و نانوا شد. او پس از دو دهه حالا به افغانستان برگشته و به عنوان رئیس پولیس ترافیک کابل منصوب شده است.
در پی انتشار این خبر رسانههای پاکستانی گزارش دادند که عمرانخان به حکومت پاکستان دستور داده تا برای جلوگیری از بحران انسانی در افغانستان نیروی کار مسلکی، از جمله متخصصان طب، فناوری اطلاعات (آیتی)، مالی و حسابداری به این کشور فرستاده شود.
این دو خبر واکنشهای زیادی را در میان افغانها برانگیخت. حامد کرزی گفت که افغانستان کدرها و متخصصین مجرب و همچنان صدها هزار جوان تحصیل یافته، اعم از دختران و پسران که در داخل و خارج از کشور تحصیلات عالی شان را در مقاطع مختلف به پایان رسانیده اند در اختیار دارد و نیازی به آمدن نیروی کاری از خارج نیست.
ناهید فرید عضو پشین پارلمان افغانستان اظهارات عمران خان در مورد اعزام نیروی کاری پاکستانی به کابل را نمونه بارز «اشغال افغانستان» دانست.
امرالله صالح، معاون رئیس جمهور پیشین افغانستان نوشت کارمندانی که به کابل اعزام خواهند شد توسط آیاسآی، سازمان استخبارات پاکستان بررسی میشوند و به طالبان کمک خواهند کرد تا نیمه غیرنظامی خود را به دست آورند.
رحمتالله نبیل، رئیس پیشین امنیت ملی افغانستان خطاب به طالبان گفت که شما خود را فرزندان احمدشاه ابدالی و میرویس خان میدانید؛ اما برای تشکیل دولتتان از پنجاب کمک میخواهید که دشمن افغانهاست.
به همینگونه افغانهای عادی نیز در صفحات اجتماعی از این تصمیم عمران خان اظهار نگرانی کردند و نوشتند که اگر پاکستانیها به ادارات دولتی راه پیدا کنند، افغانستان به طور کامل به کام پاکستان خواهد رفت.
هرچند ذبیحالله مجاهد، سخنگوی گروه طالبان در رابطه به تصمیم عمران خان و خواباندن سر و صداها به رسانهها ظاهر شد و گفت: «در تمام دنیا معمول است که بعضی از کشورها، براساس نیازمندی خود کادرهایی را از کشورهای دیگر استخدام میکنند، اما ما در تمام بخشها از بانکداری گرفته تا مخابرات و سکتور صحت، بهترین کادرها را داریم و نیت نداریم از پاکستان نیروی کار وارد کنیم» اما در همین پاسخ او نیز به نوعی تمایلی برای واردکردن پاکستانیها برای کار در ادارات افغانستان احساس میشود.
افغانستان طی بیست سال گذشته کادرهای زیادی برای ادارات خود آموزش داده است. در سالهای پسین نسل جوانی را میشد دید که در وزارتخانهها و نهادهای دولتی افغانستان مصروف کار بودند. طالبان اما با آمدن خود اکثریت این کادرها را از ادارات رخصت کردند و جایشان را به جنگجویان خود دادند که نه تحصیل دارند و نه تجربه.
وقتی یک نانوا را میآورند و رییس ترافیک کابل میکنند و یک چوبفروش را مسئول نمایندگی وزارت خارجه در قندهار تعیین میکنند و وقتی یک راکتچی رییس پاسپورت میشود، آیا برای کدر جوان و تحصیلکرده جای کار میماند؟
از سوی دیگر کشورها در رابطه به نهادهای دولتی خود خط قرمزهایی دارند. برخی ادارات و دفاتر دولتی و فعالیتهای آنها جز اسرار دولتی پنداشته میشود. برنامههای اقتصادی، زیربنایی، عایداتی، مالیاتی، اطلاعاتی، مخابراتی و... همه باید اشد محرم باشند.
در روزهای نخست حکومت حامد کرزی وقتی بحث راهاندازی فایبر نوری که از مسیر پاکستان و ایران وارد افغانستان میشد، مطرح شد، یکی از دغدغههای کابینه وقت این بود که این کشوها با شنود مکالمات افغانها و رصد اینترنت، میتوانند به زندگی شخصی مردم، مقامات و حتی ادرات افغانستان دسترسی پیدا کنند؛ از همینرو در آن زمان این مساله جدی گرفته شد و به مسئولان هدایت داده شد تا به توجه به این نگرانیها در رابطه به فایبر نوری تصمیم گرفته شود.
حکومت پشین هفتهای نبود که با دستگیری اعضای ارتش و استخبارات پاکستان آنها را با اسناد و شواهد در تلویزیونها نمایش ندهد. به همینگونه روزی نبود که تابوتهای پاکستانیها را، که در جنگها و جبهات کشته میشدند به پاکستان نفرستد. همین چند روز پیش بود که حکومت پاکستان اعلام کرد که به خاطر بیثباتی در افغانستان هشتاد هزار کشته داده است. اما ارقام واقعی خیلی بیشتر از ارقام اصلی و رسمی این کشور است.
گزارشهایی وجود دارد که پس از تسلط طالبان، نظامیان و جنگجویان زیادی از پاکستان وارد افغانستان شدهاند. بارها مردم گفتهاند که پاکستانیها را در شهرها و گوشه و اکناف افغانستان دیدهاند. حتی ویدیوهایی در شبکههای اجتماعی دستدست میشود که برخی از جنگجویان طالب د رآنها به اردو صحبت میکنند و با زبانهای رایج افغانستان آشنایی ندارند.
طالبان همان روزهای نخست وارد شدن به ارگ ریاست جمهوری، اعلام کردند که با پاکستان مرکز تبادل اطلاعاتی مشترکی در کابل ساخته اند. هر چند در آنزمان گفتند که این مرکز استخباراتی موقتی و برای چند ماهی فعالیت خواهد داشت؛ اما تا به حال که پنج ماه از عمر حکومت طالبان میگذرد، کسی پایان کار آن را اعلام نکرده است.
حال سوالی که مطرح میشود این است که آیا پاکستان که خود در بحران اقتصادی شدید گرفتار است و با هزار و یک مشکل دستوپنجه نرم میکند، چگونه میخواهد مشکل نیروی انسانی مسکلی در افغانستان را حل کند؟ آیا قصد و غرضی در پشت اعزام نیروی کار به افغانستان نهفته یا این تصمیم از سر لطف است؟
رسیدن به جواب این سوال خیلی هم دشوار نیست. کافی است واکنشهای سیاسیون و مردم افغانستان که از تربیونها، رسانهها و از طریق شبکههای اجتماعی نشر و بازتاب مییابند، مرور شود. روشن است که بسیاری از مردم و سیاستمداران افغانستان به پاکستان اعتماد ندارند.