بر اساس گزارشهای تازه، طالبان برای کسب مشروعیت داخلی که شرط رسمیت بینالمللی خوانده میشود، به فکر برگزاری نشستی مانند لویه جرگه اند تا نشان دهند که از حمایت مردم برخوردارند.
رهبران طالبان درباره ضرورت برگزاری این جرگه در بهار سال نو، سلسله مشورههای داخلی را شروع کردهاند و نام حامد کرزی، رییسجمهور پیشین نیز برای مدیریت این جرگه بر سر زبانهاست.
درست چهار ماه قبل، در پانزدهم آگست، طالبان در پی فرار اشرف غنی وارد ارگ ریاستجمهوری شدند. فرار غنی و تسلط طالبان بر کابل، هم طالبان، هم نیروهای بینالمللی از جمله امریکا و هم مردم افغانستان را در وضعیت دشواری قرار داد.
امریکا در آن هنگام نه خودش به گونه کامل افغانستان را ترک کرده بود و نه توانسته بود همکاران افغان خود را از کشور بیرون کند.
با فرار غنی، نقشه انتقال قانونی قدرت به نقش بر آب شد و گروهی که فقط با جنگ و انفجار و انتحار آشنایی داشتند، به کرسیهایی رسیدند که نیاز به تحصیل، تخصص، کاردانی و تجربه داشت.
طالبان که خود را فاتح میدان میدانستند انتظار داشتند دستکم از سوی کشورهای دوست و حامی خود به رسمیت شناخته شوند. اما تا کنون که چهار ماه میگذرد، هیچ کشوری، حتی بزرگترین حامیان طالبان، مانند پاکستان و قطر که در به قدرت رساندن این گروه سنگ تمام گذاشتند، حکومت موقت این گروه را به رسمیت نشناختهاند.
این وضعیت حکومت طالبان را در تنگنا قرار داده است. گروه طالبان اکنون در عمل میبیند که حکومتداری کار آسانی نیست.
ارزش افغانی، واحد پول ملی افغانستان، بهشدت سقوط کرده و بیش از ۴۰ درصد افت داشته است. بیکاری بیداد میکند و طالبان با تعییناتی که کردهاند، نتوانستهاند ابتداییترین نیازهای کشور را برآورده کنند.
خواست جامعه جهانی و مردم افغانستان برای به رسمیت شناختهشدن طالبان روشن است: ایجاد دولت فراگیر متشکل از اقوام و جریانهای مختلف از جمله زنان، احترام به حقوق بشر، حق آموزش دختران و قطع همکاری با تروریزم.
چهار ماه از تصاحب قدرت در کابل میگذرد، اما طالبان تا کنون هیچ گامی برای برطرف کردن نگرانیهای جامعه جهانی برنداشتهاند.
اما طالبان برای پاسخ به جامعه جهانی در یک بیسرنوشتی قرار دارند. ملا هبتالله آخندزاده، رهبر طالبان هم هنوز هیچ سر و تنی برای ملت ننمایانده که نشان دهد این گروه از یک رهبری واحد برخوردار است.
طالبان هرچند با نشر فرامین و نوار صوتی تلاش کردند به مردم بگویند که رهبرشان زنده است و در قندهار به سر میبرد.
در تازهترین مورد حتی با انتشار عکسی از چوکیهای خالی تالار ولایت قندهار و بساط چای و پذیرایی، ادعا کردند که رهبرشان برای جمعی از روسای ادارات سخنرانی کرده است. اما مردم میگویند که او اگر زنده است، میتوانست در زیرخانهای، در گوشهای یا در پستوی خانهای از خود یک فایل ویدویی تهیه کند و به نشر رساند تا ثبوتی برای زندهبودنش باشد.
از سوی دیگر، هنوز ماه عسل طالبان پایان نیافته بود که داعش سر و کلهی بیشتری نمایاند و فعالیتهایش که بیشتر در ننگرهار متمرکز بود، به کابل و دیگر ولایات گسترش داد.
طالبان هرچند ادعا کردهاند که داعش را در افغانستان از بین بردهاند؛ اما تهدیدات داعش هنوز پایان نیافته و هر از چندی در کابل و دیگر مناطق کشور با انفجار و انتحار نشان میدهد که در افغانستان حضور فعالی دارد.
عدم بهرسمیتشناسی حکومت طالبان از سوی جامعه جهانی و اصرار این گروه بر تن ندادن به خواستههای بینالمللی مبنی بر تشکیل یک حکومت فراگیر، مبارزه با تروریزم، اعاده حقوق بشر، حق کار زنان و آموزش دختران و جابهجایی افراد این گروه در پستهای کلیدی و تخصصی حالا افغانستان را به لبه پرتگاه برده است.
افغانستان بعد از چهار ماه حاکمیت طالبان با مشکلات عدیدهای دست به گریبان است. این گروه که میگفت برای مشکلات اقتصادی کشور راهحلهایی دارد، اکنون از پس معاش جنگجویان خود برنمیآید.
نرخ افغانی به شدت افت کرده و در روزهای اخیر حتی یک دالر به ۱۲۸ افغانی معامله شده است.
دروازههای بسیاری از نانواییها بسته شده و واردات مواد خوراکی به شدت کاهش یافته است.
به گفته برنامه جهانی غذای ملل متحد، اکنون فقط دو درصد از مردم افغانستان به غذای کافی دسترسی دارند.
پاکستان که از نخستین روزهای پیروزی طالبان برای به رسمیتشناسی حکومت این گروه و حمایت از آن در سطح منطقه و جهان رایزنی میکرد، حالا درمانده و خسته به نظر میرسد.
مقامهای طالبان که تا کنون از هرگونه انتقاد از پاکستان خودداری میکرند، در روزهای پسین لجام انتقاد را رها کرده و علنی در مقابل پاکستان سخن میرانند.
ذبیح الله مجاهد، سخنگوی طالبان در اقدامی غیر منتظره، حکومت پاکستان را غیر اسلامی و آغشته به فساد خواند و یک عضو کمیسیون فرهنگی این گروه گفت "آیاسآی دشمن ماست".
طالبان که فکر نمیکردند بعد از پیروزی در میدان جنگ، در عرصه حکومتداری با چنین سرعتی ناکام جلوه کنند، حالا به فکر چاره برآمدهاند.
آنها طی چند روز گذشته نمایندههای علما دینی را از ولایات به کابل فراخوانده و با آنها در حال مشورتاند تا لویه جرگه مشورتی سراسری برگزار کنند.
حالا گفته میشود حامد کرزی و عبدالله عبدالله که بقایای رهبری نظام گذشته در کابل اند و در سایه طالبان زندگی میکنند، در این لویه جرگه مشورتی و اسلامی نقش خواهند داشت.
به نظر میرسد که طالبان حالا دست به دامن حامد کرزی شدهاند که در برگزاری چند لویه جرگه تجربههایی دارد و هنوز در میان برخی مردم چهره معتدلی شمرده میشود.
کرزی در این لویه جرگه نقش محوری خواهد داشت و تلاش خواهد کرد تا برای طالبان از طریق این جرگه مشروعیت داخلی کسب کند تا آنها به مشروعیت بینالمللی برسند.
خبرهای دو هفته گذشته حاکی از آن است که سفیر پاکستان در کابل با رهبران طالبان به نوبت دیدار کرده و آخرین دیدار او با کرزی بوده است.
گفته میشود که در این دیدارها در رابطه با برگزاری لویه جرگه و نقش حامد کرزی در بهدست آوردن مشروعیت داخلی و کاهش بحرانهای موجود افغانستان گفتگو شده است.
حامد کرزی پیشتر گفته بود که برای رسمیت بینالمللی طالبان، ابتدا لازم است این گروه به مشروعیت داخلی برسد.
حال چگونه طالبان از بنبستهای موجود در افغانستان عبور خواهند و آقای کرزی چگونه میتواند برای آنها ممد واقع شود، معمایی است که گذشت زمان حل خواهد کرد.