افغانستان، کشوری که در تاریخ معاصر خود به دلیل جنگها و بحرانهای سیاسی همواره در صدر اخبار جهانی بوده، اکنون بار دیگر شاهد خشونتهای سیستماتیک علیه زنان است.
پس از به قدرت رسیدن دوباره طالبان در ماه اسد ۱۴۰۰، زنان افغان به طور بیسابقهای از حقوق انسانی، اجتماعی و اقتصادی خود محروم شدهاند.
به مناسبت فرا رسیدن ۲۵ نوامبر، روز جهانی منع خشونت علیه زنان، پرداختن به این بحران ضروری به نظر میرسد تا توجه جامعه جهانی به وضعیت زنان افغان جلب شود و اقداماتی برای حمایت از آنان صورت گیرد.
خشونتهای ساختاری و سیستماتیک طالبان
طالبان با تفسیر افراطی خود از شریعت اسلامی، قوانینی وضع کردهاند که زنان افغان را از بسیاری از حقوق اولیهشان محروم کرده است. این خشونتها در چهارچوبی ساختاری و سیستماتیک اعمال میشود و تأثیرات آن به زندگی روزمره میلیونها زن افغان نفوذ کرده است.
فرمانهای طالبان که پس از تسلط دوباره این گروه صادر شده، تأثیر عمیق و گستردهای بر زندگی زنان و دختران افغان گذاشتهاند. از میان حدود ۲۰۷ فرمان اعلام شده، اکثریت آنها به طور مستقیم یا غیرمستقیم حقوق و آزادیهای زنان را محدود کرده است.
این محدودیتها، که شامل محرومیت از آموزش، کار، آزادی حرکت، و تحمیل پوشش اجباری است، شرایط زندگی را برای زنان به شدت دشوار ساخته و به خشونتهای خانوادگی و افزایش موارد خودکشی در میان زنان و دختران منجر شده است.
تأثیر فرامین طالبان بر خشونتهای خانوادگی
فرامین طالبان با حذف زنان از حوزههای عمومی و کاهش نقش آنها در تصمیمگیریهای خانوادگی، باعث تقویت فرهنگ مردسالاری شده است. زنانی که از کار یا تحصیل منع میشوند، بیشتر به خانه محدود و بهطور کامل وابسته به اعضای مرد خانواده میشوند. این وابستگی اقتصادی و اجتماعی، زمینهساز افزایش خشونتهای خانوادگی است، زیرا مردان اغلب با سوءاستفاده از قدرت و کنترول، آزادی زنان را بیشتر محدود میکنند. از طرفی، زنان دیگر امکان شکایت یا جستجوی حمایت قانونی ندارند، زیرا قوانین و دستگاه قضایی تحت کنترول طالبان از زنان حمایت نمیکند. این مسئله خشونتهای جسمی، روانی و حتی جنسی را در خانوادهها افزایش داده است.
افزایش موارد خودکشی زنان
محدودیتهای شدید اجتماعی و اقتصادی، همراه با انزوای اجباری، باعث شده بسیاری از زنان و دختران افغان احساس یأس و ناامیدی کنند. فقدان امید به آینده، عدم امکان تحصیل یا کار، و فشارهای خانوادگی ناشی از این وضعیت، منجر به افزایش افسردگی و دیگر مشکلات روانی در میان زنان شده است.
در چنین شرایطی، برخی از زنان و دختران برای فرار از این وضعیت دشوار به خودکشی روی آوردهاند. این پدیده بهویژه در مناطق روستایی که دسترسی به حمایتهای اجتماعی و روانی محدودتر است، شدت بیشتری دارد.
ممنوعیت آموزش دختران
یکی از نخستین اقدامات طالبان پس از به قدرت رسیدن، بستن مکاتب دخترانه بالاتر از صنف ششم بود. به تعقیب آن زنان حتی از تحصیل در دانشگاهها نیز منع شدند. این سیاست نه تنها آینده دختران افغان را نابود میکند، بلکه باعث عقبماندگی اجتماعی و اقتصادی افغانستان در بلندمدت خواهد شد.
محدودیتهای شغلی
طالبان بسیاری از زنان را از کار در ادارات دولتی، سازمانهای غیردولتی و حتی مشاغل خصوصی منع کرده است. زنان افغان اکنون تنها در مشاغلی محدود، همچون خدمات صحی برای زنان، اجازه فعالیت دارند. این محدودیتها نه تنها استقلال اقتصادی زنان را از بین میبرد، بلکه باعث افزایش فقر در خانوادهها میشود.
نقض آزادیهای شخصی
طالبان قوانین سختگیرانهای درباره پوشش زنان وضع کردهاند و زنان را مجبور به پوشاندن صورت شان کردهاند. این گروه همچنین از بیرون شدن زنان از خانه بدون همراه «محرم» (عضو مرد خانواده) جلوگیری میکنند. این محدودیتها آزادیهای اساسی زنان را به طور کامل نقض میکند و آنان را به حاشیه جامعه سوق میدهد.
ازدواجهای اجباری و خشونت جنسی
یکی از فجایع بزرگ در افغانستان تحت حاکمیت طالبان، افزایش ازدواجهای اجباری، به ویژه ازدواج دختران خردسال با اعضای گروه طالبان است. علاوه بر این، گزارشهایی از خشونتهای جنسی گسترده علیه زنان توسط طالبان مخصوصا در زندانهای این گروه به گوش میرسد که نشاندهنده نقض آشکار حقوق بشر است.
پیامدهای خشونت طالبان علیه زنان افغان
خشونتهای جاری طالبان علیه زنان پیامدهای فاجعهباری برای جامعه افغانستان و حتی جامعه جهانی دارد که از آن جمله به موارد ذیل میتوان اشاره کرد:
افزایش فقر و وابستگی اقتصادی
محرومیت زنان از تحصیل و کار باعث کاهش شدید درآمد خانوارها شده است. در نتیجه، بسیاری از خانوادهها با بحران اقتصادی روبهرو شدهاند و وابستگی اقتصادی زنان به مردان افزایش یافته است.
افت جایگاه اجتماعی زنان
محدودیتهای اعمال شده توسط طالبان، زنان را از مشارکت در جامعه محروم کرده و جایگاه اجتماعی آنان را به شدت تنزل داده است. این روند باعث تقویت فرهنگ مردسالاری و کاهش توانمندی زنان شده است.
تأثیرات روانی و اجتماعی
زنان افغان اکنون با ترس و اضطراب دائمی زندگی میکنند. خشونتهای اعمال شده توسط طالبان، آسیبهای روانی گستردهای بر زنان وارد کرده است که تأثیرات آن میتواند تا نسلها ادامه یابد.
خطر افزایش افراطگرایی
محدودیتها و خشونتهای طالبان علیه زنان میتواند به عنوان الگویی برای دیگر گروههای افراطی در سراسر جهان عمل کند. این موضوع امنیت جهانی را تهدید میکند.
نقش جامعه جهانی در حمایت از زنان افغان
جامعه جهانی نقش کلیدی در حمایت از زنان افغان و مقابله با خشونت طالبان دارد. اقدامات زیر میتواند به بهبود وضعیت زنان در افغانستان کمک کند:
اعمال فشار دیپلوماتیک
کشورها و سازمانهای بینالمللی باید از طریق دیپلماسی و مذاکرات، طالبان را تحت فشار قرار دهند تا حقوق زنان را رعایت کنند.
ارائه کمکهای بشردوستانه
سازمانهای بینالمللی باید منابع مالی و انسانی خود را برای ارائه خدمات بهداشتی، آموزشی و اقتصادی به زنان افغان بسیج کنند.
تسهیل پناهندگی برای زنان آسیبدیده
کشورهای جهان باید برای زنان افغان که در معرض خطر خشونت قرار دارند، فرصتهای پناهندگی فراهم کنند.
حمایت از سازمانهای حقوق زنان
حمایت از سازمانهای محلی و بینالمللی فعال در زمینه حقوق زنان افغان میتواند تأثیرات مثبتی داشته باشد.
روز جهانی محو خشونت علیه زنان؛ فرصتی برای توجه و اقدام
روز ۲۵ نوامبر نه تنها فرصتی برای آگاهیبخشی درباره خشونت علیه زنان است، بلکه زمانی برای اقدام عملی محسوب میشود. جامعه جهانی باید از این روز برای برجسته کردن بحران حقوق زنان در افغانستان استفاده کند. این روز باید به سکویی برای جلب حمایتهای گستردهتر از زنان افغان تبدیل شود.
خشونت طالبان علیه زنان افغان، یک بحران انسانی است که نیاز به توجه فوری و اقدامات مؤثر دارد. زنان افغان حق دارند در جامعهای زندگی کنند که در آن آزادی، امنیت و کرامت انسانیشان محترم شمرده شود.
روز جهانی محو خشونت علیه زنان، یادآور تعهدی جهانی است که هیچ زنی نباید تحت خشونت زندگی کند. جامعه جهانی باید تلاش کند تا این تعهد در مورد زنان افغان به واقعیت تبدیل شود و آنها بتوانند با امید و عزت در جامعهای آزاد و برابر زندگی کنند.