دوسال پس از بازگشت طالبان به قدرت، عادیسازی روابط با این گروه هنوز مسئله اختلاف برانگیزی است. طرح این مسئله بخاطر ماهیت طالبان شدیداً واکنش برانگیز است. رابطه طالبان با تروریستها، سرکوب زنان و فقدان مشروعیت داخلی، روابط و حتا تعامل در سطح پایین را برای دولتها دشوار کرده است.
با این حال، گروهی از سیاستمداران و کارشناسان افغان و خارجی دولتهای جهان را تشویق میکنند که روند عادیسازی روابط با طالبان را آغاز کنند و در صورتی که این گروه مطالبات جهان را پذیرفت، به رسمیت شناخته شود. آنها باور دارند که دیپلوماسی میتواند طالبان را تغییر دهد.
آنها الزاماً حامیان طالبان نیستند و دستکم برخی از آنان به روابط طالبان با گروههای تروریستی و ممنوعیت آموزش زنان انتقاد دارند. اما، برخلاف گروه اول فکر نمیکنند تحریم و انزوا به تغییر طالبان یا حتا آن طور که حامیان تحریم باور دارند، به تغییر رژیم در افغانستان کمک کند. برعکس، آنها با اشاره به کوریای شمالی و جمهوری اسلامی میگویند که مردم عادی بیشتر از دولتمردان حاکم، از تحریمها آسیب خواهند دید.
فارن افیرز، دوماهنامه معتبر در حوزه سیاست خارجی، روز دوشنبه(۳۰ اسد) دیدگاه تعدادی از دیپلوماتها، مقامات و کارشناسان افغان و خارجی درباره عادیسازی روابط امریکا با حکومت طالبان را نشر کرد. این نظرسنجی نشان میدهد که تعداد چشمگیری از کارشناسان و مقامات از ادامه فشار و تحریم علیه طالبان به علت نقض حقوق بشر و روابط با گروههای تروریستی حمایت میکنند.
اردوگاه موافقان
در این بررسی، موافقان عادیسازی روابط امریکا با طالبان میگویند که بحران بشری و اقتصادی افغانستان، موفقیت طالبان در آوردن ثبات و امنیت، مبارزه با داعش و اتکا بر دیپلوماسی برای حل اختلافات با طالبان، ایجاب میکند که امریکا روند عادیسازی روابط با طالبان را آغاز کند.
ژاکلین هزلتون، از دانشگاه هاروارد در فارن افیرز نوشت که امریکا با رژیمهای «ناخوشایند» دیگر نیز ارتباط دارد. گریم اسمیت از گروه بینالمللی بحران افزود که امریکا و اروپا با طالبان منافع مشترک دارند، از جمله در مورد آمدن ثبات در افغانستان، کاهش کشت کوکنار، جلوگیری از مهاجرت و غیره.
به گفته او، تحریمهای اقتصادی به زنان و دختران در افغانستان آسیب میزند. او مقامات دولت پیشین افغانستان را متهم کرد که به دنبال کشاندن پای امریکا در یک جنگ دیگر اند.
برخی دیگر مانند عبدالقادر سینو، از دانشگاه ایندیانا در امریکا، طالبان را «همکار مفید در جنگ با داعش و مهار القاعده» توصیف کرده است. او استدلال میکند که نقض حقوق بشر در افغانستان با تحریم و انزوای بیشتر طالبان بدتر خواهد شد. زیرا، «طالبان احساس خواهند کرد که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند.»
مسعوده سلطان، «فعال حقوق زنان»، گفت که غرب نه تنها با جنگ و حداکثر فشار نتوانست طالبان را وادار به پذیرش خواستههای خود کند بلکه به مردم عادی آسیب نیز رسانده است.
اردوگاه مخالفان
با این که موافقان عادیسازی روابط از ناکارایی تحریمهای غرب انتقاد میکنند، مخالفان نیز اعتقاد دارند که عادیسازی روابط به تغییر طالبان کمک نمیکند، برعکس این گروه را متقاعد میسازد که غرب کوتاه آمده و حالا نیازی به تغییر سیاستهای خود ندارند.
نادر نادری، پژوهشگر ارشد مرکز ویلسون که جز تیم مذاکرات اشرف غنی با طالبان بود، در فارن افیرز نوشت که به رغم علاقه شدید طالبان به شناسایی بینالمللی، این گروه به هیچ وجه از مواضع خویش کوتاه نیامده است. به گفته او، طالبان حتا در موقعیتهای ضعیف نیز به خواستههای کشورهای غربی تن نداده است.
جنرال جان آلن، فرمانده پیشین نیروهای ناتو در افغانستان به حکومت امریکا هشدار داد که نباید فراموش کند طالبان همچنان یک گروه «تروریست و قاچاقچی» است. بلقیس احمدی، پژوهشگر افغان میگوید که به رسمیت شناسی پاداش دادن به طالبان است و «پیام نادرست به گروههای افراطی اسلامگرا در سراسر جهان میفرستد.»
برای همین، ست جونز، معاون مرکز مطالعات استراتژیک در واشنگتن اعتقاد دارد که یکی از پیششرطهای عادی سازی، قطع روابط طالبان با القاعده باشد. با این حال، شیوشنکر منون، دیپلومات سابق هندی، بانگاهی بدبینانه اعتقاد دارد که طالبان به قولهای خود وفادار نمیماند.
معمای طالبان
خروج نیروهای امریکایی طالبان را در موقعیت برتری قرار داده است. این گروه احساس میکند که با صبر استراتژیک و بدون دادن امتیاز به غرب، نهایتاً به عنوان رژیمی مشروع پذیرفته خواهد شد.
موافقان عادیسازی روابط اعتماد بیش از حد به تاثیر دیپلوماسی بر طالبان دارند و فکر میکنند که برجسته کردن بحران انسانی در افغانستان، سیاستمداران غربی را به تغییر سیاست وادار خواهد کرد. ولی، نباید فراموش کرد تلفات انسانی و آسیبهای اقتصادی ناشی از تحریمها در عراق و ایران برخورد سخت امریکا با این کشورها را تغییر نداد.
اما از جانب دیگر، مخالفان عادیسازی روابط نتایج سنگین تحریمها بر مردم افغانستان را دستکم میگیرند. آنها حتا مخالف کمک مالی به سازمانهای خیریه خارجی در افغانستان نیز هستند. مخالفان امیدوارند قطع کامل کمکهای مالی و روابط جهان با طالبان، منجر به فروپاشی این رژیم شود. ولی به نظر نمیآید که سیاستمداران غربی پیامدهای این سناریو -جنگ داخلی دیگر و راه افتادن سیل مهاجران افغان به سوی کشورهای غربی- را دستکم بگیرند.