پس از کشته شدن ابراهیم رئيسی در سقوط چرخبال، این برداشت وجود داشت که سعید جلیلی به دلیل شباهت فکری به رئيسی، گزینه بعدی رهبر جمهوری اسلامی برای ریاستجمهوری ایران خواهد بود.
اما به نظر میرسد از میان شش نامزد موجود، مسعود پزشکیان گزینه اصلی علی خامنهای باشد.
رهبر جمهوری اسلامی به دنبال مشارکت بالای رایدهندگان است؛ او میگوید در هر انتخاباتی که مشارکت پایین بوده، زبان بدگویان دراز شده و دشمن شاد شده است. او به خوبی میداند که با گزینههای آزموده شدهای مانند سعید جلیلی و باقر قالیباف نمیتواند انتظار مشارکت بیشتر از انتخابات قبلی داشته باشد.
به همین دلیل با وجود اینکه مسعود پزشکیان در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ رد صلاحیت شده بود، این بار تایید شد تا بتواند در کنار رای قومی خود در میان ترکتباران، کسانی را که هنوز به اصلاحات باور دارند به پای صندوقهای رای بکشاند. هرچند بسیاری در ایران باور خود به صندوق رای و انتخابات را از دست داده و این رایگیری را یک انتصابات دیگر میدانند.
چینش به نفع پزشکیان
با رد صلاحیت افرادی مانند علی لاریجانی که ممکن بود به عنوان چهرهای معتدل و نزدیک به حسن روحانی، باعث پراکنده شدن آرای اصلاحطلبان شود، چینش نامزدها به نفع مسعود پزشکیان رقم خورده است.
در ساختار رهبرمحوری که قانون اساسی جمهوری اسلامی پیشبینی کرده است، کسی نمیتواند بدون تامین نظر علی خامنهای به مقام ریاستجمهوری برسد. رهبر جمهوری اسلامی این نظر را از طریق شورای نگهبان اعمال میکند؛ این شورای ۱۲ نفره از شش عالم دین (فقیه) و شش حقوقدان تشکیل شده است. شش فقیه مستقیماً توسط خود رهبر منصوب میشوند و شش حقوقدان را رئیس قوه قضائيه – که خود منصوب رهبر است – برای تایید به مجلس (پارلمان) پیشنهاد میکند که اعضای آن نهاد هم از فیلتر همین شورا گذشتهاند.
قانون نانوشتهای وجود دارد که نامزدهای برجسته و صاحبنام، پیش از اینکه شناسنامه بهدست در ستاد انتخابات کشور حاضر شوند، از «بیت» چراغ سبز دریافت میکنند و منظور از بیت، دم و دستگاه رهبراست.
رهبر به عدهای «توصیه» میکند نامزد نشوند، چنانکه در سال ۱۳۹۵ به محمود احمدینژاد توصیه کرده بود و او نادیده گرفت و در شورای نگهبان رد صلاحیت شد. گاهی هم مخالفتی نشان نمیدهد و حتی پس از رد صلاحیت، از آنها دلجویی میکند، اما پشت پرده به شورای نگهبان میگوید کار خود را انجام دهند. همانطور که در یک سخنرانی پس از رد صلاحیت علی لاریجانی در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰، از او و خانوادهاش دلجویی کرد، ولی این بار که لاریجانی بار دیگر پا پیش گذاشت، به دلایلی که هیچوقت علنی نمیشود، رد صلاحیت شد.
'شیر بییال و اشکم و دم' اصلاحات
علی خامنهای در ۱۵ سال گذشته، اصلاحطلبان را قلع و قمع کرده و رهبران آنها را حصر، زندانی یا ممنوعالتصویر کرده است. بیشتر کسانی که پس از انتخابات جنجالی ۱۳۸۸ به نام جنبش سبز به خیابانها ریختند، یا چهار سال پس از آن، به روبان بنفش حسن روحانی چنگ انداختند، اکنون به تعبیری برانداز شدهاند و به چیزی جز رفتن خامنهای و سرنگونی جمهوری اسلامی رضایت نمیدهند.
کسانی که به نام اصلاحطلب هنوز در ساختار سیاسی ایران باقی مانده و تحمل میشوند، تبدیل به شیر بییال و اشک و دم شدهاند. آنها خط قرمزهای مورد نظر علی خامنهای در عرصه سیاست داخلی و خارجی را پذیرفته و هیچ قصد و غرضی برای به چالش کشیدن جایگاه او در نظام جمهوری اسلامی ندارند.
اکنون و با وجود سالها ممنوعالتصویر بودن محمد خاتمی، رئيسجمهور دوره اصلاحات، عکس و نام او به همراه مسعود پزشکیان در تلویزیون جمهوری اسلامی دیده و شنیده میشود.
آقای خاتمی هم که در انتخابات گذشته به قول خودش در کنار اکثریت ناراضی ایستاده و رای نداده بود، این بار از مسعود پزشکیان حمایت کرد و از مردم خواست با صندوق رای آشتی کنند.
با کوچکتر شدن حلقه حامیان سنتی خامنهای – که نمونهاش را در انتخابات گذشته مجلس و راهپیمایی سالگرد انقلاب دیدیم – رهبر جمهوری اسلامی بیش از گذشته احساس نیاز میکند که به فضای مرده انتخابات، نفس تازهای بدمد و ظاهر جمهوریت نظام را حفظ کند. او میگوید «یکی از چیزهایی که جمهوری اسلامی را بر دشمنان فایق میکند، انتخابات است.» او میخواهد این مشارکت بالا را با فضا دادن به اصلاحطلبان بهدست آورد.
با افزایش احتمال بازگشت دانلد ترامپ به کاخ سفید و موج راستگرایی در اروپا، جمهوری اسلامی به چهرههایی در عرصه سیاست خارجی خود نیاز دارد تا بتوانند پنجره گفتوگو با غرب را باز نگه دارند و تنشزدایی کنند.
در کنار مسعود پزشکیان و علی جلیلی، چهار نامزد دیگر، محمدباقر قالیباف، علیرضا زاکانی، امیرحسین قاضیزاده هاشمی و مصطفی پورمحمدی هم حضور دارند.
دور از ذهن نیست که زاکانی و قاضیزاده هاشمی، در روزهای مانده به انتخابات به نفع یکی از دو نامزد باقیمانده محافظهکاران (قالیباف یا جلیلی) کنار بروند. مصطفی پورمحمدی هم به نفع مسعود پزشکیان کنار خواهد رفت و چه بسا در دولت آینده او، به پستی مانند وزارت دادگستری دست یابد. به این ترتیب، مسعود پزشکیان که در مناظرهها گفته است در دولت خود به سوی همه طیفهای سیاسی و فکری دست دراز خواهد کرد، یک وزیر از جامعه روحانیت مبارز خواهد داشت که پیشینه وزارت در دولت حسن روحانی دارد.