سخنان هبتالله آخندزاده در خطبه عید قربان درباره عزل خودش، از اختلافات شدید درون رهبری طالبان، جنگ قدرت و نارضایتی عمیق حکایت دارد.
او در واقع به تمام طالبان میگوید اگر با نوع رهبریاش مخالفاند، اکثریت را جمع کنند تا او از منصبش کنار برود.
هبتالله آخندزاده، رهبر حکومت طالبان، در نماز عید قربان، بخش عمدهای از ۲۴ دقیقه سخنرانی خود را به بررسی اختلافات درونی میان بخشهای مختلف از جمله میان اعضای رهبری طالبان اختصاص داد و درباره پیامدهای این اختلافات هشدار داد.
پیش از این بارها گزارشهایی درباره اختلافات درونی و مخالفت اعضای کابینه، فرماندهان، مسئولان و دیپلماتهای طالبان با سیاستهای اصلی هبتالله آخندزاده منتشر شده است.
در نوار صوتی منسوب به هبتالله آخندزاده که تلویزیون ملی افغانستان تحت کنترول طالبان منتشر کرده است، او درباره سیاستهای «فرعونی»، تفرقه، تخریب و اختلاف سخن میزند. با این حال شاید اوج سخنرانی او این باشد که برای نخستین بار درباره کنارهگیریاش از مقام رهبری طالبان که خود آنها به آن «امیرالمومنین» لقب دادهاند، سخن میزند و تاکید میکند اگر اعضای طالبان به صورت جمعی او را از این مقام عزل کنند، حاضر به کنارهگیری است. هبتالله اما یک پیششرط تعیین میکند که باید اول آنها به شکافها پایان دهند.
چیدن این کلمات برای یک رهبر نظام دموکراتیک شاید آسان باشد، اما برای فردی که از صدر تا ذیل رژیم یک حکومت روی کارآمده به زور تفنگ را کنترول میکند، رویدادی معنادار است.
آقای آخندزاده میگوید: «شخصا به شما میگویم من برادری، اتفاق، اتحاد و وحدت مسلمانان را خواهانم. من از این راضی نیستم که در نظام مسلمانان عام و خاص وجود داشته باشد. اختلاف نمیخواهم. اگر همه در یک روز متفق شوند، مرا از این منسب کنار بگذارند، معزول کنند، خوشحال خواهم بود. اما از این خوشحال نخواهم بود که در میانتان اختلاف و تفرقه وجود داشته باشد.»
این سخنان در شرایطی ایراد میشود که آقای آخندزاده تمام اختیارات امارت اسلامی طالبان را در دستان خود متمرکز کرده است.
او در قندهار نشسته و حکومتداری خود را از طریق صدور فرمانها و احکامی در بخشهای مختلف کشور اجرا میکند. تمام استخدامها در کنترول مستقیم هبتالله آخندزاده قرار دارد و سیاستهای اقتصادی، اجتماعی و خارجی طالبان را نیز تنظیم میکند.
بسته نگهداشتن مکاتب دخترانه برای بیش از هزار روز، خانهنشین کردن زنان که امروز نیز حتی یک بار نام آنها را در سخنرانی عید قربانش نگرفت، حمایت از گروههای مسلح اسلامگرای خارجی و حتی دستورش مبنی بر منع کشت خشخاش در افغانستان، به شدت اختلافبرانگیز است.
دیگر تردیدی نیست که عمده حکومت طالبان تنها یک فرد را مسئول عدم مشروعیت و رسمیت بینالمللی حکومت این گروه در جامعه جهانی میدانند.
بسیاری از رهبران کنونی و دوره اول طالبان از این روش حکومتداری ملا هبتالله به طور پیدا و پنهان انتقاد میکنند. صریحترین موارد انتقاد از این نوع حکومتداری شاید در سخنان شیرمحمد عباس ستانکزی، معاون وزیر امور خارجه طالبان باشد. آقای ستانکزی بارها از حق آموزش دختران، کار زنان و مخالفتش با روش حکومتداری هبتالله آخندزاده جلو دوربین رسانهها انتقاد کرده است.
همین هفته گذشته نیز ملا عبدالسلام ضعیف، از افراد نزدیک به ملا عمر، بنیانگذار طالبان، زندانی سابق گوانتانامو و سفیر پیشین طالبان در پاکستان، لب به انتقاد از رهبر «مستبد» گشود.
عبدالسلام ضعیف، سفیر پیشین طالبان در اسلامآباد گفت استبداد و حاکمیت مطلق امیر، از عوامل اصلی زوال جوامع اسلامی است.
آقای ضعیف توضیح داد هر «امیری» که قدرت مطلق در دستش بیفتد به مرور زمان به یک «مستبد مطلق» مبدل میشود.
به گفته عبدالسلام ضعیف، پس از بدل شدن امیر به یک فرد مستبد، او اهل تملق را در نزدیکی خود جمع میکند و اهل دانش و رای را از خود میراند.
عبدالسلام ضعیف پیشنهاد داده است که یک «شورای رهبری مقتدر» میتواند به «جای خالی» امیر کار بدهد.
رهبر طالبان تاکنون به این پیشنهادها برای تغییر روش کار پاسخ مثبت نداده و بارها تاکید کرده است که میخواهد شریعت مورد نظر خود را اجرایی کند.
اما سه سال نگذشته از حاکمیت طالبان، عدم مشروعیت طالبان و رسمیت بینالمللی، نظر میرسد حداقل در بیانات رهبری طالبان انعطاف دیده میشود.
آخندزاده، درست دو سال پیش در سخنرانی اول جولای لویه جرگه به شرکتکنندگان گفت که «افغانستان حالا یک کشور آزاد و مستقل است» و افزود که دیگر به مشورتهای به گفته او «کافران حتی اگر مورد حمله اتمی قرار بگیریم گوش فرا نخواهیم داد.»
اما امروز او میگوید: «نفع اختلافات شما به دشمن میرسد. دشمن از این استفاده منفی میکند. چرا به همدیگر بد میگویید؟ برادر مسلمان شما است. به او از چشم برادر نگاه کنید. غیبت نکنید، افشا نکنید و نصیحت پنهانی کنید. در جلو خلق عیب کسی را گفتن، معیوب کردن او است، نصیحت نیست. مخالفت نکنید. مقابله نکنید. نصیحت کنید. مرا هم نصیحت کنید. حتما مرا هم نصیحت کنید. نصیحت برای امامان مسلمانان هم است.»
این سخنان یک هبتالله آخندزاده دیگر را نشان میدهد. کسی را که موج اختلافات و فشارهای حکومتداری حداقل در زبان باعث انعطاف او شده است. روشن نیست که چقدر این سخنان را میتوان به حساب عوامفریبی و پوپولیسم رهبران مستبد گذاشت که میکوشند با تحریک احساسات مردم به بقای حاکمیت خود کمک کند، اما اگر سطح فشار، انتظارات و ناتوانی طالبان در ارائه خدمات بیش از این شود، هیچ چیز مانع بروز شکافهای عمیقتر و در نهایت تهدید نظام طالبانی نخواهد شد.