نظرسنجی تازه موسسه یوگاو نشان میدهد که حزب راستگرای افراطی ریفورم یوکی (اصلاح بریتانیا) به رهبری نایجل فراژ، با ۱۹ درصد محبوبیت، اکنون از حزب محافظهکار حاکم محبوبتر است که ۱۸ درصد احتمال پیروزی دارد.
محبوبیت این حزب در نظرسنجیها پس از آن رشد کرد که نایجل فراژ رهبری ریفورم یوکی را بهدست گرفت تا بتواند به نمایندگی این حزب، از شهر کلکتن در جنوبشرق انگلستان، وارد پارلمان شود.
رهبر پیشین حزب یوکیپ (استقلال بریتانیا) در هشتمین تلاش خود برای ورود به پارلمان، به سراغ شهری رفته که بیش از هر جای دیگر در بریتانیا، حامی حزب او بوده است؛ حزبی که تنها دستاوردش، خروج بریتانیا از اتحادیه اروپاست.
آقای فراژ که موفق شد بریتانیا را از اتحادیه اروپا بیرون کند، اکنون چشم به خانه شماره ۱۰، دفتر نخستوزیری بریتانیا دوخته است. به نظر میرسد او پس از هفت بار تلاش ناکام، سرانجام امسال و در انتخابات سراسری ۴ جولای بتواند وارد پارلمان شود.
نخستوزیر در بریتانیا، رهبر حزبی است که بتواند اکثریت کرسیهای پارلمانی را بهدست آورد.
اگر نایجل فراژ در انتخابات پیشرو موفق شود (که این بار احتمالش بسیار زیاد است)، تنها نماینده حزب ریفورم یوکی در میان ۶۵۰ عضو مجلس عوام خواهد بود. بعید است این حزب بتواند نماینده دیگری وارد پارلمان کند، و حتی اگر بتواند، شمار نمایندههای این حزب، به انگشتان دست نخواهد رسید.
اما آیا میتوان به پشتوانه یک جریان سیاسی که تاکنون حتی یک نماینده انتخابی در پارلمان نداشته، نخستوزیر شد؟ بله؛ راهش این است:
آقای فراژ پس از ورود به پارلمان، میتواند گرایش حزبی خود را تغییر دهد. یعنی از حزب ریفورم یوکی استعفا کند و عضو پارلمانی حزب محافظهکار شود. به این ترتیب او عضو حزبی میشود که پس از حزب کارگر، دومین جریان بزرگ سیاسی پارلمان آینده خواهد بود.
کودتای درون حزبی
نایجل فراژ در داخل حزب محافظهکار، میتواند با کمک اعضای راستگراتر آن حزب کودتای درون حزبی کند. راه کودتای درون حزبی هم این است که ۱۵ درصد نمایندگان حزب، در نامهای به کمیته موسوم به ۱۹۲۲، درخواست کنند که صلاحیت رهبری حزب، در میان همحزبیهایش در پارلمان به رای گذاشته شود. به این ترتیب، سیاستمداری که به عنوان تنها نماینده یک حزب راست افراطی وارد پارلمان خواهد شد، میتواند با چنین کودتایی رهبر یکی از دو حزب عمده بریتانیا شود.
چنین مسیری، که چندان هم دور از ذهن نیست و راه قانونیاش وجود دارد، میتواند نایجل فراژ را به رهبری حزب محافظهکار برساند که نسبت به یوکیپ، حزب قبلی او، یا حزب کنونیاش، ریفورم یوکی، پایههای مردمی گستردهتری دارد و در آینده میتواند او را نخستوزیر کند. این «آینده» چه زمانی خواهد بود، عملکرد حکومت بعدی مشخص میکند.
اگر حکومت بعدی که به احتمال قوی در دست حزب کارگر خواهد بود، نتواند وضع اقتصادی بههم ریخته بریتانیا را سر و سامان دهد، حزب محافظهکار با برنامه اقتصادی متفاوتی میتواند قدرت را دردست بگیرد.
نایجل فراژ برنامه اقتصادی خاصی ندارد. او معمولاً بر احساسات بیگانهگریزی و ضدمهاجرت رایدهندگان انگشت میگذارد. همین احساسات باعث پیروزی کارزار نایجل فراژ در همهپرسی خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا (برگزیت) شد و همین احساسات میتواند در آینده او را به نخستوزیری برساند.
نایجل فراژ کیست؟
این سیاستمدار ۶۰ ساله انگلیسی، از پدر و مادری آلمانیتبار در کنت، جنوبشرق انگلستان زاده شد. او از نوجوانی علاقهمند حزب محافظهکار بود و در سال ۱۹۷۸ عضو این حزب شد. اما مخالفت او با عضویت بریتانیا در اتحادیه اروپا، راهش را از حزب محافظهکار جدا کرد. او در سال ۱۹۹۲، از حزب محافظهکار جدا شد و حزب استقلال بریتانیا (یوکیپ) را تشکیل داد.
او هفت بار کوشید وارد پارلمان بریتانیا شود، اما رای کافی بهدست نیاورد. علت ناکامی او در انتخابات پارلمانی این بود که نمایندگان پارلمان از حوزههای کوچک در داخل شهرها و روستاها انتخاب میشوند و او نمیتوانست در یک حوزه انتخابیه، رای کافی بهدست آورد. اما در انتخابات پارلمان اروپا، که رایدهندگان از نقاط مختلف شهرشان میتوانند به یک نماینده رای دهند، نایجل فراژ و اعضای حزبش همیشه موفق بودند. او در سال ۱۹۹۹ وارد پارلمان اروپا شد و از همان اول کمر به حذف این نهاد بسته بود.
آقای فراژ موافق نبود که اتحادیه اروپا برای کشور او تصمیم بگیرد. او همچنین مخالف سرسخت رفت و آمد آزادانه شهروندان عضو اتحادیه اروپا بود.
او توانست میان اعضای حزب محافظهکار که در سال ۲۰۱۰ به حکومت رسیده بودند، بر سر اتحادیه اروپا اختلاف اندازد و شماری از اعضای حزب حاکم در داخل پارلمان، به حزب او (یوکیپ) پیوستند.
همین شکاف باعث شد که دیوید کمرون، نخستوزیر وقت احساس خطر کند و وعده دهد که در صورت پیروزی دوباره در انتخابات ۲۰۱۴، حضور بریتانیا در اتحادیه اروپا را به همهپرسی بگذارد. این همهپرسی در سال ۲۰۱۶ برگزار شد و حدود ۵۲ درصد رایدهندگان، به خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا رای موافق دادند.
و اما مهاجرت
نایجل فراژ مخالف سرسخت مهاجرت است. او بسیاری از مشکلات جامعه، از مسائل اقتصادی و نارساییهای نظام درمانی کشور گرفته، تا شلوغ شدن مکتبها و ترافیک در جادهها را به مهاجرت نسبت میدهد.
نایجل فراژ اگرچه از خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا خوشحال است، اما میخواهد که کشورش بیش از این از اتحادیه اروپا فاصله بگیرد و به امریکا، استرالیا و نیوزیلند که مستعمرات سابق بریتانیا بودهاند، رابطه نزدیکتری داشته باشد.
او حامی سرسخت دانلد ترامپ است و شورش شش جنوری حامیان رئیسجمهور پیشین امریکا در کانگرس را، یک گردهمایی بزرگ و بهحق میداند.