شورای تحقیقات بینالمللی امور مذهبی در پژوهشی نوشت که طالبان قندهاری در مورد آموزش و تحصیل دختران رویکرد سختگیرانه و محافظهکارانهتری نسبت به شبکه حقانی و طالبان پکتیکایی دارند.
به گفته این سازمان پاکستانی، طالبان از ترس پیشرفت افغانستان، مانع آموزش دختران میشوند.
این پژوهش زیر نام «پروفایل طالبان: دیدگاهها و استراتژیها» است سیاستها و دیدگاههای طالبان را در یکسال گذشته بررسی کرده است.
نویسندگان این پژوهش به افغانستان سفر کرده و با دهها مقام طالبان از جمله ملا شیرین، والی این گروه در قندهار و مشاور ارشد ملاهبتالله آخوندزاده، پژوهشگران و اعضای جامعه مدنی افغانستان مصاحبه کردهاند.
یک نسخه گزارش این محققان در اختیار افغانستان اینترنشنال قرار گرفته است.
نویسندگان پژوهش شورای تحقیقات بینالمللی امور مذهبی باور دارند که طالبان قندهاری با آموزش دختران مخالفت میکنند زیرا میترسند که اجازه حضور زنان در مکانهای عمومی، «افغانستان را به سمت مدرنسازی و پیشرفت بکشاند.»
در این پژوهش آمده است که طالبان قندهاری معتقدند که «امتیازدهی به زنان، مرزهای بین دموکراسی و شریعت اسلامی را از بین میبرد.»
این پژوهش میگوید:«در منطقه لوی قندهار، جایی که سنت یا ایدیولوژی مذهبی حاکم است به دلیل ترس از دست دادن دستاوردها کوچکترین صداهای مخالف به سرعت فرونشانده میشود.»
طالبان یکپارچه نیست
شورای تحقیقات بینالمللی امور مذهبی نوشت که طالبان یک جنبش چند پارچه است و تقسیمات منطقهای در این گروه مشهود است. همچنین، برخورد آنها با ایدیولوژی گروه طالبان متفاوت است.
در گزارش آمده که طالبان به سه دسته افراطی/معتدل، قبایلی و منطقهای مانند تضاد طالبان قندهاری و پکتیایی و نهایتا نیروهای جنگی و طبقه سیاسی تقسیم میشوند.
با این که در درون طالبان زمزمههای مخالفت شینده میشود اما این نهاد تحقیقی پاکستانی باور دارد که کنترول رهبر طالبان بر این گروه، «باثبات است و به چالش کشیده نمیشود.»
طالبان روستایی و شهری
نویسندگان این نهاد پاکستانی باور دارند که رهبران طالبان قندهاری در روستاها و رهبران شبکه حقانی در شهرهای پاکستان زندگی کردهاند و این بر نحوه نگاه شان به امور، از جمله آموزش زنان و روابط با جهان بیرون تاثیر گذاشته است.
این نهاد میگوید طالبان قندهاری در زمان جنگ در مناطق دور افتاده پاکستان مانند چمن، قلعه عبدالله، قلعه سیفالله، کوچلک و حومه کویته و شماری از آنها در کوهستان ساکن بودند که با پدیدههای مدرن و شهری مانند آموزش زنان چند آشنا نبودند.
در این پژوهش آمده است که طالبان پکتیکایی که عمدتا در کابل، خوست، پکتیا و وپکتیکا و بخشهای از لوگر زندگی میکنند، به دلیل تجربه زندگی در شهرهای پاکستان مانند اسلامآباد، بنو، پشاور و دره اسماعیلخان دیدگاه نسبتا بازتری نسبت به موضوعاتی مانند آموزش زنان دارند.
در این پژوهش همچنین آمده است طالبان پکتیکایی به دلیل ارتباط نزدیک با ستیزهجویان خارجی القاعده، تحریک طالبان پاکستان و زندگی در شهرها، جناح نسبتا معتدل، عملگرا و موافق ارتباط با جهان تلقی میشوند.
شورای تحقیقات بینالمللی امور مذهبی در این پژوهش نوشت که طالبان قندهاری متشکل از روحانیون مذهبی و فرماندهان جهادی هستند که در ولایات قندهار، هلمند، فراه و ارزگان و بخشهایی از نیمروز زندگی میکنند.
براساس متن این پژوهش، قندهار مرکز قدرت این گروه است و طالبان قندهاری نفوذ قابل توجهی در حاکمیت طالبان دارند.
حلقه نزدیک هبتالله
شورای تحقیقات بینالمللی امور مذهبی اطلاعاتی درباره اعضای حلقه نزدیک به هبتالله آخندزاده، رهبر گروه طالبان منتشر کرده است.
بربنیاد این پژوهش، خالد حنفی، وزیر امر به معروف و نهی از منکر، فریدالدین محمود، رئیس اکادمی علوم، یوسف وفا، والی بلخ، ملا شیرین، والی قندهار، عبدالحکیم حقانی، وزیر عدلیه، نور محمد ثاقب، وزیر حج و اوقاف و حبیبالله آغا، وزیر معارف، از مشاوران نزدیک ملاهبتالله آخندزاده رهبر طالبان هستند.
شورای تحقیقات بینالمللی امور مذهبی میگوید این افراد در مورد موضوعات مهم بهویژه موارد مربوط به مسایل شرعی و امور خارجی به رهبر طالبان مشوره میدهند.
واحد پنچ هزار نفری انتحاری
در بخشی از این پژوهش آمده که هبتالله آخندزاده، رهبر طالبان یک واحد مستقل ۵ هزار نفری را برای نیروهای انتحاری خود تشکیل داده است.
این شورا مینویسد: «رهبر طالبان برای افرادی که داوطلبانه به قطعه انتحاری میپیوندند، احترام زیادی قایل است.»
با وجود ختم جنگ در برابر امریکا و دولت پیشن افغانستان، قطعات انتحاری طالبان همچنان فعال اند.
در گزارش آمده که رهبر طالبان از نزدیک حمایت از خانوادههای جنگجویان کشته را زیرنظر دارد و آنها تحت پوشش وزارت شهدا و معلولین اند. هدف از این اقدام، نه تنها توجه به وضعیت این خانوادهها بلکه تقویت ریشههای وفاداری در گروه طالبان نیز است.
نهادهای امنیتی در انحصار طالبان
در این پژوهش آمده که طالبان تنها اعضا و بستگان خود را به نهادهای امنیتی راه میدهند. به جنگجویان طالبان گفته شده که به مرور زمان جذب ارتش و پولیس خواهند شد.
در پژوهش گفته شده که چانس افرادی که عضو طالبان نیستند، برای پیوستن به ارتش و پولیس بسیار پایین است.
بیاعتبارشدن دفتر دوحه
در این پژوهش آمده است که شماری از طالبان به اعضای دفتر سیاسی در دوحه با شک مینگرند و این بیاعتمادی باعث ایجاد شکاف بین فرماندهان طالبان و اعضای دفتر دوحه شده است که در چند سال گذشته با مقام های خارجی تعامل و مذاکرات سیاسی انجام دادهاند.
این نهاد به نقل از یکی از تحلیلگران نزدیک به یک مقامبلندپایه طالبان، در مورد این بی اعتماد نوشت که فرماندهان و جنگجویان طالبان احساس میکنند که اعضای دفتر دوحه زندگی شیک و آرام دارند. همچنین، به آنها در ارتباط به خروج نیروهای امریکایی از افغانستان اعتبار زیاد داده شده است.
این در حالیست که فرماندهان طالبان احساس میکنند که آنها نقش اصلی را در وادار کردن امریکا برای خروج از افغانستان بازی کردند.
در این گزارش گفته شده رهبر طالبان حرف آخر را در مورد مسایل مربوط به سیاست خارجی این گروه میزند.
ظاهراً، به نظر میرسد که کشورهای منطقه به سوی به رسمیت شناختن طالبان گام بر میدارند، اما به گفته شورای تحقیقات بینالمللی امور مذهبی، واقعیت این است که این کشورها نیز در رابطه به طالبان محتاط اند. به گفته این پژوهش، انتخاب جامعه جهانی تعامل بدون رسمیت با طالبان است.
این تعامل عمدتا معطوف به ارائه کمکهای بشردوستانه به افغانستان است.
قلع و قمع سلفیها
در این پژوهش آمده که طالبان با بیرحمی با سلفیها برخورد کردهاند. این گروه به هیچ وجه سلفیها را تحمل نمیکند و آنها را به حمایت از داعش متهم کرده است. این سرکوب تا جایی است که جلو فعالیت سلفیها در مساجد، مدارس و اجتماعات شان گرفته شده است.
نویسندگان پژوهش باور دارند که سرکوب سلفیها زمینه پیوستن بیشتر آنان به داعش را مساعد میسازد.
در این پژوهش به سرکوب شبه نظامیان اوزبیک اشاره شده است. یک فرمانده طالبان گفته است که طالبان ۳۰۰ عضو جنبش اسلامی اوزبیکستان، از جمله زنان را در ننگرهار و کنر از بین برده است.
جنبش اسلامی اوزبیکستان تهدیدی برای اوزبیکستان به حساب میآید، کشوری که قصد دارد با گسترش روابط تجاری و سیاسی، طالبان افغان را به سرکوب و مهار شبه نظامیان اوزبیک متقاعد کند.
در این گزارش آمده که داعش به رغم سرکوبها، تهدیدی جدی برای حاکمیت طالبان است.
حضور غیرپشتونها نمادین است
بربنیاد این پژوهش اندیشکده پاکستانی، با وجود اینکه طالبان برخی چهرهها از قوم تاجیک، هزاره و ازبیک را در سمتهای دولتی گماشته است، اما حضور آنان سمبولیک و نمادین است. ساختارهای قدرت در ولایات غیرپشتون مانند بامیان نیز در اختیار طالبان پشتون است.