یک روز پیش از آنکه حکومت هند از دو جنرال قنسول افغان بخواهد با نشر پیام ویدیویی وفاداری خود را به بیرق دولت پیشین اعلام بدارد، معاون وزیر خارجه طالبان با اطمینان کامل گفت که کنترول سفارت و دو جنرال قنسولی افغانستان در هندوستان در اختیار طالبان است.
عباس ستانکزی روز ۷ قوس به تلویزیون دولتی افغانستان گفت هند و شماری از کشورهای دیگر در عمل با طالبان رابطه دارند، اما «بنا به برخی ملاحظات سیاسی و فشار امریکا»، از برقراری روابط دیپلوماتیک با طالبان خودداری میکنند.
با افشاشدن همکاری حکومت هند با طالبان برای به دستگرفتن امور قنسولی، دهلی از سیدمحمد ابراهیمخیل و ذکیه وردک، جنرال قنسولهای افغانستان در حیدرآباد و ممبای خواست که در یک پیام ویدیویی اعلام کنند به عنوان دیپلوماتهای دولت پیشین از امور قنسولی سفارت افغانستان سرپرستی خواهند کرد.
اما، آنها در این ویدیو ارتباط با طالبان را رد نکردند و هیچ اشارهای به حرفهای عباس ستانکزی نداشتند. البته، خبرنگار شبکه هندی ویان(WION) به نقل از آنها نوشت که به جمهوری اسلامی افغانستان وفادار اند.
با این حال، فرید ماموندزی، سفیر پیشین افغانستان در دهلی، در ۸ قوس فاش کرد که حکومت نرندرا مودی میخواهد دیپلوماتهای افغان با طالبان کار کنند؛ حتا اگر برای حفظ ظاهر، فعلا به جای بیرق سفید، پرچم سه رنگ دولت پیشین بر صحن سفارت بالا باشد.
علاقه به نیروی نیابتی پاکستان
حکومت ملیگرا و هندوگرای مودی متهم به ضدیت با پاکستان و شهروندان مسلمانش است. حکومت مودی مناسباتش را با اسرائیل بهبود بخشیده است و پولیس هند تظاهرات حامیان فلسطینیها را اخلال و آنها را لتوکوب کرده است.
این حمایت از چشم تل آیوو دور نمانده است. سفیر اسرائیل در دهلی از «حمایت بسیار زیاد» حکومت هند در جریان جنگ غزه تشکر کرد.
ولی در همین حال، دهلی مشکلی با روابط عادی با یک گروه اسلامگرای تحت حمایت پاکستان ندارد و حتا میخواهد سفارت دولت پیشین را به طالبان بدهد.
برخی تحلیلگران باور دارند که هند همیشه با حاکمیت مستقر در افغانستان رابطه برقرار کرده و حالا به طالبان به چشم گروه حاکم میبیند. به گفته آنها، هند نمیخواهد طالبان را برای پاکستان رها کند.
پیام ناخوشایند
حتا اگر حکومت هند رسما تایید نکند به طالبان اجازه داده تا کنترول سفارت افغانستان را به دست بگیرد، برای مخالفان طالبان، خصوصا در جبهه مقاومت، حرکت اخیر هند نشانه خوبی نیست که فعلاً انزوای طالبان مهمترین ابزار فشار این جبهه بر این گروه و تشکیل حکومت فراگیر است.
به نظر میآید پس از دو سال، حتا کشورهایی که سابقاً از سیاستمداران سرشناس جبهه و شورای مقاومت ملی حمایت میکردند، کم و بیش به این نتیجه رسیدند که با طالبان همکاری کنند. ایران، روسیه، چین، هند، ترکیه و اوزبیکستان دیپلوماتهای طالبان را پذیرفتهاند. تمایل هند به پیوستن به این گروه از کشورها احتمالاً نشان میدهد که حلقه دولتهای خواهان رابطه در حال بزرگ شدن است.
دبیرکل سازمان ملل هم در گزارش خود به شورای امنیت از تعامل مشروط و حفظ رژیم طالبان حمایت کرده است. این درخواست در میان بخشهایی از سیاستمداران افغان، به خصوص در میان سیاستمداران پشتون مانند حامد کرزی، نیز حامی دارد. این سیاستمداران مقاومت در برابر طالبان را به معنای ادامه جنگ داخلی و کشته شدن مردم بیشتر میدانند و بر اصلاح رژیم طالبان تاکید دارند.
اما، مخالفان طالبان میگویند سیاستمدارانی چون حامد کرزی به دلیل قومیت بر حفظ طالبان پافشاری دارند. البته، نشانههای همکاری با طالبان را در میان سیاستمداران سابق جبهه ضدطالبان نیز میتوان دید. اعضای شورای مقاومت ملی بر تشکیل حکومت فراگیر تاکید دارند که با توجه به توازن قدرت و برتری نظامی طالبان، در صورت تشکیل یک حکومت ایتلافی به رهبری طالبان خواهد بود.
حباب عادیسازی روابط؟
به دنبال نشست سیاستمداران افغان در مسکو، طالبان بار دیگر بر بازگشت آنها به افغانستان و گفتوگو تاکید کردهاند. در عینحال، مقامهای طالبان با لحن تهدیدآمیز صحبت کرده و قدرت نظامی خود را به رخ آنان کشیدهاند. یعقوب مجاهد، وزیر دفاع طالبان از کسانی که در مسکو جمع شدند، خواست که دست از «تبلیغات بیجا و اظهارات بیاثر» بردارند. چرا که پیامدی خوب نخواهد داشت و «به زیان [آنها] تمام خواهد شد.»
نشست مسکو به نگرانی از احتمال حمایت کشورهای قدرتمند همسایه از مخالفان، در میان طالبان دامن زده است. استقبال از احمد مسعود در نشست مسکو بدون اجازه کرملین ممکن نبود، به خصوص که رهبر حزب عادل روسیه، برگزارکننده نشست، روابط نزدیک با کرملین دارد.
طالبان به علت روابط با سازمانهای تروریستی و نقض شدید حقوق بشر به خصوص حقوق زنان تا هنوز نمایندگان شان در هیچ یک از پایتختهای غربی پذیرفته نشده است.
با واکنش تند آلمان به سخنرانی مقام وزارت بهداشت طالبان در شهر کلن، طالبان دریافتند که بخاطر چند ملاقات با دپیلوماتهای اروپایی در دوحه نمیتوانند روی کشورهای غربی حساب کنند. شاید آنها طالبان را به عنوان واقعیت سیاسی بپذیرند، اما با پذیرش یک سازمان تروریستی و افراطی اسلامگرا، آن طور که آلمان طالبان را اخیراً توصیف کرده است، به عنوان یک دولت عادی مشروع عمیقاً مشکل دارند.
با این حال، طالبان با درنظرداشت موفقیتهایی در ارتقای روابط با شماری از دولتهای منطقه و روابط غیررسمی با دیپلوماتهای غربی، به سیاست صبر خود که روزی جهان مجبور است آن را به عنوان رژیم حاکم بپذیرد، عمیقاً امیدوار است. این گروه روابط دیپلوماتهای غربی با نمایندگان طالبان در قطر، پیام امریکا و کشورهای غربی که گزینهای جز طالبان وجود ندارد و ضعیف بودن گروههای مخالف، تصور میکند که به زودی سیاست کشورهای غربی نیز در قبال آن تغییر خواهد کرد.
طالبان مطمین است که بدون تغییر سیاستهای داخلی از سوی کشورهای جهان پذیرفته خواهند شد. روشن نیست که این محاسبه آنان تا چه زمانی ادامه خواهد یافت و چه زمانی غربیها متوجه خواهند شد که پیامهای متناقض شان این تصور طالبان را قوی ساخته است.