در تازهترین مورد ملا ظریف، عضو اداره امر به معروف طالبان که نماز جنازه اکمل امیر، فرمانده مشهور جبهه آزادی را «غیراسلامی» خوانده بود، ترور شده است. کشتن او عدد دیگری را بر شمار اعضای ارشد طالبان که از زمان به قدرت رسیدن این گروه ترور شدهاند، افزوده است.
در این مطلب ابتدا کوشیده میشود که تعداد اعضای مهم طالبان که از زمان تصاحب قدرت کشته شدهاند، معرفی، بعد عامل ترور آنها بررسی و سپس معنای این ترورها برآورد شود.
بررسیهای ابتدایی نشان میدهد که دستکم ۱۳ عضو ارشد طالبان طی دو سال اخیر کشته شدند که این تعداد تلفات اعضای ارشد طالبان، به واقع بیشتر از تلفات فرماندهان ارشد آنها در چند سال گذشته بوده است. هرچند طالبان در جنگ فعال علیه نیروهای دولتی و خارجی حضور داشتند، اما فرماندهان کلیدی آنها عمدتا این عملیاتها را از مناطق دور از جنگ رهبری میکردند و تا حدامکان اجازه نمیدادند افراد برجسته آنها در این مسیر کشته شود.
یک برآورد نشان میدهد که در زمان جمهوریت عمدهترین فرماندهان طالبان که در بیست سال جنگ کشته شدند، ملا اختر محمد منصور، رهبر پیشین طالبان، ملا اختر محمد عثمانی، فرمانده ارشد طالبان در هلمند، مولوی عبدالاحد، والی طالبان در هلمند، ملا دادالله فرمانده ارشد، مولوی سلام، والی طالبان در قندوز، مولوی لعل و والی طالبان در بغلان کشته شدند. به نظر میرسد یکی از دلایل کشته شدن برخی آنها روابط پیچیده اطلاعاتی با بازیگران منطقهای و دست داشتن در تجارت خطرناک مواد مخدر بوده است.
اما جنگ بیست سال گذشته به کنار، در این دو سال اخیر تعداد بیشتر فرماندهان جنگجوی طالبان که به مقامهای بلند حکومتی رسیدند و از پناهگاههای خود در مناطق دور از دسترس بیرون آمدند، آسیبپذیر شده و در درگیریهای مختلف کشته شدند.
یکی از اولین فرماندهان عمده طالبان که پس از پیروزی شان کشته شد، حمدالله مخلص بود. او همان چهرهای که در روز اول سقوط کابل کلید ارگ را از محافظان اشرف غنی، رئیسجمهور سابق، به دست گرفت. بعد از آن او فرمانده قولاردوی مرکزی طالبان شد. اما چندی از آن مانورش در تلویزیون الجزیره و فرماندهیاش بر یکی از مهمترین قولاردوهای کشور نگذشته بود که در حمله به شفاخانه چهارصد بستر ترور شد. بدون تردید هدف این حمله آقای مخلص بود.
دومین قربانی طالبان در ماههای اول پیروزی، ملا پیر آغا بود. او فرد بسیار خطرناک و فرمانده نیرومندی بود که در حادثه مشکوک ترافیکی در شهر غزنی کشته شد. از او به عنوان «ظالمترین» فرمانده طالبان یاد میشد. نام اصلیاش سید عبدالغفار بود که به «قصاب داعش» نیز معروف بود. او عصر دوشنبه، ۳ اسد سال ۱۴۰۱ خورشیدی در حالی که از زیارت حج بازگشته بود، در راه خانهاش در قندهار در یک تصادف جادهای در غزنی کشته شد.
او از بنیانگذاران نیروهای ویژه طالبان مشهور به «قطعه سرخ» بود و هیچ روشن نشد که این حادثه واقعا یک حادثه بود و یا دست کسی پشت آن بوده است.
اما ترور وحشتناک داوود مزمل، والی طالبان در بلخ کار داعش بود که این گروه ضدطالبان به افتخار مسئولیت آنرا به عهده گرفت. داوود مزمل هم از حوزه لوی قندهار و به رهبری طالبان نزدیک بود. پس از کشته شدن او در بلخ، ملا هبتالله آخندزاده، دستیار نزدیکش را برای انجام تحقیقات و در سمت والی بلخ به مزارشریف فرستاد. اما یوسف وفا هم تاکنون نتوانسته به مسئله ترور داوود مزمل پیببرد.
علاوه بر داوود مزمل، مولوی عبدالحق، قوماندان امنیه طالبان در بدخشان، ظاهراً در حمله داعش کشته شد.
بعد از آن، در دیگر حمله داعش، مولوی نثار احمد، معاون والی این گروه در بدخشان و از فرماندهان تاجیکتبار طالبان کشته شد.
و جالبتر اینکه در مراسم فاتحه او در شهر فیضآباد حمله انتحاری رخ داد که داعش مسئولیت آن را به عهده گرفت. این حمله، مولوی صفیالله صمیم، فرمانده امنیه سابق طالبان در بغلان را به کام مرگ فرستاد. در حالیکه گروه طالبان هیچ فرد عمدهای داعش را در بدخشان دستگیر نکرده است، طالبان تاجیک شک دارند که این حملات واقعا کار داعش بوده باشد.
پیشتر، اما دو رهبر عمده تبلیغی طالبان نیز پس از پیروزی کشته شدند: مولوی رحیمالله حقانی، و البته مولوی مجیب انصاری. این دو با تندترین الفاظ به مخالفان طالبان حمله میکردند و خواهان گردن زدن آنها بودند. اما دیری از حاکمیت طالبان نگذشت که گردن خود آنها زده شد.
مولوی صدیق قندهاری، معاون قولاردوی مرکزی در ولایت پنجشیر هم در حمله جبهه مقاومت ملی کشته شد، مولوی یعقوب، مسئول استخبارات قولاردوی ۲۱۷ عمری قندوز نیز در حمله جبهه مقاومت ملی کشته شد و دیروز هم مولوی ظریف، مسئول امر به معروف و نهی از منکر طالبان در ولایت کاپیسا در حمله جبهه آزادی جان داد.
پیشتر، مولوی عزتالله، فرمانده قطعه منصوری طالبان در پنجشیر در حمله جبهه کشته شده بود و ملا دادالله جان، فرمانده یکی از قطعههای اردوی طالبان نیز کشته شد.
اینک به نظر میرسد که داعش و جبهه مقاومت توانستهاند چند فرمانده عمده طالبان را از میان بردارند. اما بخشی از این تلفات بدون شک ناشی از اختلافات درونگروهی طالبان است که جای بررسی بیشتر دارد. کشمکش داخلی طالبان جان دهها عضو کوچک آنها را نیز گرفته است و به نظر نمیرسد که این روند به زودی متوقف شود.
رویهمرفته، آسیبپذیری رهبران ارشد طالبان در جغرافیای افغانستان شدید شده است. آنها تدابیر بیشتری نسبت به اوضاع بیاعتماد امنیتی اتخاذ کردهاند و میترسند که آزادانه فعالیت کنند چرا که اعضای ارشد طالبان در شهرهای افغانستان به مراتب بیشتر از اردوگاههای کویته، پیشاور و میرامشاه در پاکستان هدف گرفته میشوند و دامان اختلافات، انتقام و تسویه حسابهای درونی گریبانگیر برخی از آنها شده است.