طالبان و مردم افغانستان نگاه متفاوتی به ۲۴ اسد دارند. طالبان از این روز به عنوان جشن پیروزی تجلیل میکنند؛ در حالی که برای بسیاری از مردم، این روز یادآور یک تراژدی است.
۲۴ اسد برای طالبان ثروت و قدرت به ارمغان آورد، اما نان را از دهان مردم گرفت و بسیاری از آزادیها را سلب کرد.
آمار و اطلاعاتی که توسط نهادهای بینالمللی و رسانههای مستقل در یک سال گذشته منتشر شده، از یک فاجعه تمامعیار بشری در افغانستان خبر میدهد.
طالبان در یک سال گذشته نتوانستند از حملات خونین داعش در شهرهای مختلف افغانستان جلوگیری کنند و منازعه مسلحانه میان طالبان و جبهات مخالف این گروه در بخشهایی از افغانستان ادامه یافت.
برخلاف وعده طالبان مبنی بر عفو عمومی این گروه بازداشت گسترده و کشتار کارمندان دولت پیشین و مخالفان خود را به راه انداختند. قتل، کشتار و شکنجه دولتی در یک سال گذشته به یک رویه معمول بدل شد، صدها هزار فرصت شغلی از بین رفت، بخشهای اقتصاد، آموزش و پرورش و نهادهای ارائهکننده خدمات عامه با فروپاشی روبر شدهاند.
خبرها از شهرهای افغانستان میرساند که هر روز صف گداهای نشسته در کنار نانواییها طویلتر میشود. آمار نوزادانی که از گرسنگی جان میدهند با سرعت بالا میرود و مردم در این یک سال به فروش اعضای بدن و فرزندان خود روی آوردهاند.
طالبان همچنین با لغو قانون اساسی مصوب ۱۳۸۲ محدودیتهای گستردهای علیه حقوق مدنی و سیاسی شهروندان وضع کردند و حقوق بشری مردم را به گستردگی نقض کردند.
از امارت اسلامی طالبان به عنوان تنها دولتی در جهان نام برده میشود که آپارتاید جنسیتی را علیه زنان به اجرا درمیآورد.
طالبان در این یک سال مانع بازگشایی مکتبهای دخترانه در افغانستان شدند و در بسیاری از مکاتب پسرانه درس جریان ندارد.
با این حال این گروه در یک سال گذشته دیده میشود که ۲۴ اسد، منبع یک ثروت انبوه را در دسترس گروه طالبان قرار داده است.
یک گزارش کانگرس امریکا نشان میدهد که پس از خروج نیروهای امریکا از افغانستان، تجهیزات نظامی به ارزش حدود ۷ میلیارد دالر در این کشور به دست طالبان افتاده است.
۷۸ هواپیمای ساخت امریکا به دست طالبان افتاده که ارزش آنها حدود یک میلیارد دالر برآورد شده است.
در گزارش پنتاگون، وزارت دفاع امریکا آمده است که پس از ۲۴ اسد مجموعا بیش از ۹ هزار مهمات هوا به زمین به ارزش بیش از شش و نیم میلیون دالر در افغانستان باقی مانده است.
طالبان در حال حاضر در مجموع به بیش از ۹۶ هزار موتر نظامی دسترسی دارند.
در همین حال یک گزارش فارین پالیسی نشان میدهد که سراجالدین حقانی، رهبر شبکه حقانی و وزیر دفاع طالبان در حال گسترش کنترول خود بر معادن افغانستان است.
در این گزارش آمده است که سراجالدین حقانی مدتهاست که بر منبع عظیمی از کرومیت که از نزدیک کابل تا پاکستان امتداد دارد، تسلط داشته و میداند زیر زمین چه چیزی وجود دارد.
تسلط حقانی بر آنچه در بالای زمین اتفاق میافتد برای او اهمیت دارد. تسلط بر لاریها، جادهها، مالیات و افرادی که به عنوان مسئولین مرزها تعیین میشوند.
این روزنامه به نقل از کارشناسی نوشته است: شبکه حقانی در حال حاضر بسیاری از درآمدهای بخش معدن را نگه میدارد. ممکن است بسیاری از آن در نهایت به خلیج فارس منتقل شود.
گروه طالبان در یک سال گذشته در حال مذاکره با کشورهای چین، پاکستان و ایران بوده است تا چگونه منابع سرشار معدنی افغانستان را در اختیار آنها قرار دهد. در این سال مقامات این کشورها بارها به کابل رفتوآمد کردهاند و در مورد گسترش مبادلات اقتصادی با رهبران طالبان گفتگو کردند.
در همین راستا پاکستان واردات زغال سنگ از افغانستان را در بدل کلدار به جای دالر آغاز کرده است تا با این اقدام، ارز گرانبها را ذخیره کند و به منبع برق ارزان دسترسی داشته باشد.
بانک مرکزی افغانستان تحت مدیریت طالبان در این مدت از دریافت دهها بسته پول نقد مجموعاً به ارزش نزدیک به یک میلیارد دالر از سوی جامعه جهانی خبر داده است.
این گروه در سالی که گذشت با استفاده از خشونت و اجبار، دست به جمعآوری عشر و ذکات از کسبهکاران، زمینداران، دکانداران و طبقات مختلف جامعه زدهاند.
این گروه با زور اسلحه، از مردمی که زیر خط فقر زندگی میکردند، "زورگیری" کردند.
نشریه اکانمیست چاپ لندن در ماه جوزا گزارش داد که طالبان "در جمعآوری مالیات" موفقتر از حکومت پیشین افغانستان عمل کردهاند.
این نشریه نوشت که طالبان در زمینه جمعآوری پول از مردم چنان موفقانه عمل کرده که کسی از آنها انتظار نداشت.
اکانمیست میگوید تجربه طالبان به عنوان یک نیروی شورشی در ۲۰ سال گذشته در زمینه جمعآوری سهمی از محصول کشاورزان را به عنوان عشر و زکات و دیگر صدقات مذهبی به این گروه کمک کرده تا از سرتاسر کشور پول جمعآوری کنند.
در این تصویر، طالبان همانند یک اژدها بر ویرانیهای سرشار از گنج و ثروت چنبره زده است، در حالی که مردم افغانستان در یک دشت بیآب و علف در جستجوی لقمهای نان دست نیاز دراز کردهاند و در حسرت اندک آزادیهای ممکن، زانوی غم در بغل گرفتهاند.