آب، در کنار خاک، یکی دیگر از عناصرمناقشه برانگیز سیاست بینالملل و جهان است. این مایع حیاتبخش، به طور مستقیم با امنیت ملی کشور ها مرتبط است و یکی از دغدغه های اساسی کشور های منطقه خاور میانه و جنوب آسیاست.
در حال حاضر جهان به شدت در حال توسعه با استفاده از نیروهای تجدیدپذیر برق و نیروی حاصل از شکست اورانیوم، در حال یک گذار بزرگ پارادایمیک در صنعت انرژی است.
بخوانید: پاکستان در افغانستان بهدنبال چست؟ بخش اول: خاک
رو به اتمام بودن منابع نفت و گاز، بشر را به جایگزینی این دو ماده اساسی واداشت. این بینیازی از نفت در آیندهای نزدیک، دغدغه بشر را به عناصر دیگر انرژی معطوف خواهد کرد، طوری که برخی ژئوپلیتسینها قرن ۲۱ را سده هایدروپلیتیک مینامند و بر این باورند که از این پس، اغلب درگیریها و منازعات در سطح بین الملل نه بر سر نفت، بلکه بر سر آب خواهد بود.
اغلب كشورهای خاورميانه و آسیا از نظر آب شيرين بسيار آسیب پذیرند. وخامت بحران آب در خاورميانه، به گونه ای است كه در ۲۰ سال آينده بسياری از كشورهای آن قادر نخواهند بود آب مورد نياز كشاورزی، صنعتی، آشاميدنی و ديگر مصارف خود را تأمين كنند.
این امر میزان بالای رقابت پذیری این مایع حیات را در مقابل طلای سیاه (نفت) میرساند. جایگزین شدن نفت توسط آب، به عنوان دغدغه مشترک اکثر کشور ها، کارتهای بازی کشورهای قدرتمند در عرصه بینالملل را کم کرده و نقش کشور های در حاشیه تر، مانند افغانستان را برجسته میسازد. به طور کلی بحران کمبود آب در جهان معاصر تاثیر زیادی در بازتعریف قدرت کشورهای بازیگر در عرصه روابط بین الملل ایجاد میکند.
نزدیک به پنج دهه بحران و جنگ از افغانستان کشوری ساخته ناتوان، که حتی فرصتهای انتصابی آن به علت سو مدیریت، چالشی است دوامدار و علی رغم قرار گرفتن در ژئواستراتژیک محصور به کشورهای قدرتمند منطقه و جهان، کشوری است فقیر، توسعه نیافته و بینصیب از مزایای منابع طبیعی. البته به جز یک ماده: آب.
در مقابل، پاکستان به دلایل متعدد از جمله توزیع نامتوازن منابع آب، رشد بالای جمعیت ( ۲.۸ درصدی)، بهره برداری نامناسب و سوءمدیریت کشاورزی، تحت فشار و استرس شدید منابع آب قرار دارد.
سازمان غذا و زراعت ملل متحد به عنوان نهاد ذیربط، میزان مصونیت آب در کشورهای مختلف را با استفاده از فرمول ثابت میزان فیصدی منابع آب برداشتی از مجموع آب تجدید پذیر محاسبه میکند.
بر اساس گزارش منتشر شده از سوی این نهاد، در سال ۲۰۰۲ پاکستان با ۷۱ درصد سطح فشار، در فهرست ۱۷ کشور با وخیمترین سطح بحران آب در جهان قرار گرفته بود.
پاکستان، ۳۶ درصد از منابع آب مورد نیاز خود را از طریق منابع فرامرزی تامین میکند و در این میان افغانستان به تنهایی منبع تامین ۲۰ درصد از منابع آبِ سرزمین خشک و بحران زده پاکستان است.
بخش زیادی از منبع آب حوضه آبریز ایندوس که ۲۵ درصد ازخاک پاکستان را تشکیل میدهد و تامین کننده بسیاری از اقلام کشاورزی است، توسط رودخانه کابل / کنر سیراب شده و حیات پاکستان را وامدار همسایه شمالی، افغانستان میکند.
منابع آبهای مشترک میان کشورها از طریق کنوانسیون ۱۹۹۷ سازمان ملل در حقوق بهرهبرداری از آبهای مشترک موضوعیت مییابد. طبق بندهای پنجم و هفتم این کنوانسیون، کشورهای ذینفع از یک حوضه آبریز، حقوق مشخصی بنا بر بالا یا پایین آب بودن دارند که در مذاکرات دوجانبه و متاثر از شاخصهای مختلف از جمله جمعیت و جغرافیا تعیین میشود.
کشور "پایین آب"به ازای متباقی آب ورودی، ملزم به پرداخت مبلغ معین آن به کشور "بالا آب" است. رقمی که صورت محاسبه میان دو کشور افغانستان و پاکستان، سمت و سوی جدیدی به تعاملات اقتصادی دو کشور خواهد داد.
پاکستان در طول دو دهه گذشته و علی رغم فرصتهای گسترده توسعهای، هیچگاه حتی حاضر به گفت و گو در خصوص امور حقوقی رودخانه کابل با افغانستان نشد و تمایل جدی دولت سابق افغانستان در مدیریت منابع آب و ساخت سد بر منابع آب خروجی از چالشهای جدی پیش روی حکومت اسلامآباد بود. چرا که هر گونه توسعه مدیریت منابع آب در بالا دست رود کابل/ کنر منجر به اعمال ملاحظات حقوقی در مناسبات هایدروپالیتیک دو کشور قلمداد میشود.
استقرار دولت با ثبات در افغانستان منجر به مدیریت و استفاده از آب به منزله تنها مزیت نسبی این کشور در مقابل همسایگانش شده و در تضاد جدی با منافع ملی دولت اسلامآباد است. از این جهت استقرار دولت ضعیف و شکست خورده در افغانستان تا دهههای طولانی، خاطر پاکستان را از این بابت آرام کرده و فرصت استفاده از آبهای رایگان افغانستان را به این کشور میدهد.
به طور کلی و در جمعبندی بحث، شایان ذکر است که تا کنون میان دو کشور افغانستان و پاکستان هیچ معاهدهای در خصوص آبهای مشترک صورت نگرفته است. اساسیترین اقدام ضروری در مقابل با پاکستان، ایجاد کمیسیون مشترک آب است. اقدامی الزامی، که به علت خلا نیروی انسانی متخصص در افغانستان، تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است.
ایجاد کمیسیون مشترک آب در قدم اول، و شناخت و تمرکز بر نقاط ضعف کشور پاکستان از جمله کمبود برق و سو مدیریت کشاورزی، به منظور ابزار چانه زنی در قدم بعدی، فرصتهای گستردهای جهت بسترسازی توسعه افغانستان، به دست خواهد داد.